رئیس جمهور کره جنوبی مون جائه این (مرکز، جلو) از رهبران کشورهای آسیای جنوب شرقی، از جمله رودریگو دوترته، رئیس جمهور فیلیپین (ردیف عقب، چپ دوم) و نخست وزیر وقت مالزی ماهاتیر محمد (ردیف عقب، سمت راست) استقبال کرد. آسه آن - نشست یادبود جمهوری کره در 25 نوامبر 2019
اعتبار: دفتر ارتباطات ریاست جمهوریدر سال های اخیر، ژاپن و کره جنوبی هر دو به دنبال افزایش نقش خود در جنوب شرقی آسیا و بهبود روابط با کشورهای عضو آسه آن بوده اند. از آنجایی که کره جنوبی به دنبال گسترش نقش خود در منطقه از طریق سیاست جدید جنوبی خود است که اخیراً به سیاست جدید جنوبی پلاس گسترش یافته است، ژاپن به تقویت روابط سیاسی، اقتصادی و امنیتی خود با منطقه ادامه داده است.
با این حال، تفاوت زیادی در نحوه پذیرش دو کشور و پیشنهادهای مشارکت آنها در جنوب شرق آسیا وجود دارد. همانطور که در یک نظرسنجی در سال 2020 نشان داده شده است، سیاستمداران منطقه ای ژاپن را قابل اعتمادترین شریک امنیتی می دانند، در حالی که کره جنوبی، در میان هفت گزینه ذکر شده، کمترین احتمال را دارد که به عنوان "مرتبط ترین و قابل اعتمادترین شریک استراتژیک" انتخاب شود. شریک آسه آن. این امر به دو دلیل گیج کننده است: اول، در زمینه تاریخ آشفته ژاپن در منطقه، هم اشغال این کشور از زمان جنگ جهانی دوم و هم دهه ها جدایی از منطقه تا دهه 1990. دوم، به نظر می رسد که منافع کره جنوبی و آسیای جنوب شرقی به خوبی هماهنگ است، با سیاست جدید جنوب که هدف آن اجتناب از گرفتار شدن سئول در رقابت با قدرت های بزرگ است. کره جنوبی با تمرکز بر آسیای جنوب شرقی روابط بین المللی خود را گسترش داده و روابط اقتصادی خود را متنوع می کند، تا حدی برای بهبود انعطاف پذیری خود در برابر اجبار اقتصادی چین. به طور شهودی، این باید با شرکای آسیای جنوب شرقی که آنها نیز به مدیریت خطرات ناشی از سیاستهای قدرتهای بزرگ در منطقه علاقهمند هستند، به خوبی منعکس شود.
روابط تاریخی دو کشور با آسیای جنوب شرقی کاملاً متفاوت است. سیاست خارجی کره جنوبی از لحاظ تاریخی درگیر وضعیت مخاطره آمیز این کشور بوده است که در بن بست شبه جزیره کره و بین قدرت های بزرگی که آن را احاطه کرده اند، گرفتار شده است. اگرچه کره جنوبی در تاریخ آسیای جنوب شرقی غایب نبوده است، مثلاً سئول در جنگ ویتنام شرکت کرده است، دخالت قبلی این کشور در منطقه تا حد زیادی به کمکی بودن به ایالات متحده محدود شده است. نفوذ تاریخی ژاپن در آسیای جنوب شرقی با تهاجمات و اشغال ژاپن در سراسر منطقه در طول جنگ جهانی دوم بسیار بیشتر است. این داستان مشکل ساز مانع از سیاست خارجی فعال تر ژاپن در دوران پس از جنگ شد و منابع در دسترس توکیو را در سیاست خود در قبال آسیای جنوب شرقی برای چندین دهه محدود کرد.
به همان اندازه که تاریخ دو کشور با منطقه متفاوت است، سیاست های آنها نیز در قبال آن متفاوت است. سیاست جدید کره جنوبی به معنای گسترش جاه طلبی های خود در جنوب شرق و جنوب آسیا است، اما تنها تعهد این سیاست به همکاری امنیتی و دفاعی در مورد موضوعات بحث انگیزی مانند مبارزه با دزدی دریایی است. بنابراین، کره جنوبی از سیاست جدید جنوبی به عنوان ابزاری برای تقویت مشارکت مستقیم امنیتی و دفاعی چین استفاده نمی کند، بلکه همکاری در زمینه امنیت غیرنظامی از جمله بهداشت و محیط زیست را تقویت می کند. علاوه بر این، حتی این زمینه های همکاری نیز جای خود را به همکاری های اقتصادی می دهند. در حالی که شهرت کره جنوبی به عنوان یک شریک امنیتی در منطقه کم است، به نظر می رسد دخالت این کشور در سایر زمینه ها تأثیر مثبتی بر شهرت آن داشته باشد. با نشان دادن این موضوع، سامسونگ بهعنوان توسعهدهنده برتر 5G در همه کشورهای آسیای جنوب شرقی به جز سه کشور شناخته میشود.
رویکرد ژاپن به همکاری امنیتی و دفاعی با آسیای جنوب شرقی به همان اندازه محدود است، اما در راستای منافع امنیتی آسیای جنوب شرقی موفق تر است. اگرچه ژاپن قادر به مشارکت مستقیم در همکاری دفاعی نیست، تا حدی به این دلیل که عملاً ممنوعیت صادرات تسلیحات و ماده 9 قانون اساسی ژاپن است، توکیو از کمک های هدفمند برای تعامل با کشورهای جنوب شرقی آسیا استفاده می کند. به عنوان مثال، ژاپن بر بهبود قابلیت های گارد ساحلی کشورهای جنوب شرقی آسیا تمرکز کرده است. اگرچه ابتکاراتی از این قبیل کاملاً شبیه به همکاری محدودی است که کره جنوبی ارائه می کند، تعهد ژاپن به ایجاد گارد ساحلی و پشتیبانی فناوری، توانایی کشورهای آسیای جنوب شرقی را برای تحمیل ادعاهای دریایی بر چین بهبود می بخشد. در چارچوب موقعیت تهاجمی چین در دریای چین جنوبی، ابتکاراتی از این قبیل، هرچند محدود، به خوبی منافع امنیتی جنوب شرق آسیا را تامین می کند. علاوه بر این حمایت امنیتی محدود، ژاپن به آسیای جنوب شرقی در مقابل چین از طریق ترکیبی از حمایت های فنی، اقتصادی و دیپلماتیک متعهد است. بنابراین، این همکاری امنیتی کامل نیست که سیاستمداران آسیای جنوب شرقی را پذیرای ژاپن به عنوان یک شریک می کند، بلکه نقشی است که ژاپن می تواند برای آسیای جنوب شرقی در چارچوب رقابت قدرت های بزرگ ایفا کند.
برخلاف سیاست توازن نرم ژاپن در برابر چین، تلاشهای کره جنوبی برای دور زدن از سیاستهای قدرتهای بزرگ، اگرچه در راستای منافع استراتژیک آسیای جنوب شرقی است، اما به نظر میرسد که تمایل کره جنوبی را به عنوان یک شریک امنیتی در منطقه تحریک نمیکند. به طرز متناقضی، به نظر می رسد این هماهنگی نزدیک منافع به جای درک اینکه چرا سیاستمداران در آسیای جنوب شرقی نسبت به مشارکت امنیتی با کره جنوبی منفی هستند، ضروری است.
وضعیت نامطمئن کره جنوبی در شبه جزیره کره و نقش مهم چین در مدیریت مناقشه کره، توانایی و تمایل کره جنوبی را برای گسترش همکاری با آسیای جنوب شرقی به شیوه هایی که می تواند چین را تحریک کند، محدود می کند. نه کره جنوبی و نه اعضای آسه آن موضع تقابلی مستقیم با چین ندارند. به همین دلیل است که همکاری با ژاپن مزایایی را برای آسیای جنوب شرقی ارائه می دهد که در مشارکت با کره جنوبی چندان آشکار نیست. ژاپن می تواند به عنوان کانالی برای طرح مسائلی که برای کشورهای جنوب شرق آسیا به ویژه چین بسیار حساس است عمل کند. در این راستا، ژاپن به عنوان یک شریک امنیتی، مزایای ملموس بسیاری را برای کشورهای آسیای جنوب شرقی که تمایلی به ریسک رویارویی با چین با نفوذ فزاینده ندارند، ارائه می دهد. با توجه به روابط قوی اقتصادی و سیاسی آسیای جنوب شرقی با چین، ژاپن که رهبری چالش علیه چین را بر عهده دارد، به منطقه کمک می کند مسیر خود را حفظ کند. سیاستمداران آسیای جنوب شرقی در مطالعه 2020 در پاسخ به این سوال که ASEAN چگونه باید در برابر گرفتار شدن در میانه رقابت چین و آمریکا واکنش نشان دهد، گفتند که "آسه آن باید انعطاف پذیری و اتحاد خود را بهبود بخشد تا از خود در برابر فشارهای دو قدرت بزرگ محافظت کند."
همچنین شایان ذکر است که در همین موضوع، تقاضای کشورهای ثالث برای گسترش منطقه استراتژیک آسیای جنوب شرقی تنها توسط 14.7 درصد از پاسخ دهندگان در نظرسنجی، گزینه ترجیحی بود. با در نظر گرفتن این موضوع، انتخاب ژاپن به عنوان قابل اعتمادترین شریک در صورت انتخاب چنین کشور ثالثی جای تعجب ندارد. اگرچه مشارکت در همکاریهایی که کره جنوبی ارائه میدهد مطمئناً فضای استراتژیک آسیای جنوب شرقی را گسترش میدهد، چنین همکاریهایی نمیتواند به اندازه کافی انعطافپذیری منطقه را در برابر رقابت قدرتهای بزرگ بهبود بخشد. بنابراین، محدودیتهای تاریخی روابط ژاپن با آسیای جنوب شرقی، جدای از توانایی و تمایل بیشتر این کشور برای اتخاذ موضع تقابلآمیزتر با چین، به نظر میرسد که به ریسمان سیاستمداران جنوب شرقی آسیا ضربه میزند. از سوی دیگر، شباهت ها در منافع کره جنوبی و آسیای جنوب شرقی، به جای تقویت شهرت این کشور به عنوان یک شریک امنیتی در منطقه، در حال تضعیف است.
[ad_2]
مقالات مشابه
- علت خارش بدن
- شرکت صادرات و واردات کالاهای مختلف از جمله کاشی و سرامیک و ارائه دهنده خدمات ترانزیت و بارگیری دریایی و ریلی و ترخیص کالا برای کشورهای مختلف از جمله روسیه و کشورهای حوزه cis و سایر نقاط جهان - بازرگانی علی قانعی
- مهاجرت سازمان برای کمک به اجرای قانون در میان ناآرامی
- آزمایشگاه بالون دوش چیست ؟
- به یاد "دیپلماسی کایفو" در شورش های جنگ خلیج فارس - The Diplomat
- شرکت صادرات و واردات کالاهای مختلف از جمله کاشی و سرامیک و ارائه دهنده خدمات ترانزیت و بارگیری دریایی و ریلی و ترخیص کالا برای کشورهای مختلف از جمله روسیه و کشورهای حوزه cis و سایر نقاط جهان - بازرگانی علی قانعی
- چهار روشها به اسباب بازی بدون شکستن شما موسسه مالی
- خواهد 2020 بود سال RNC را 'کالبد شکافی' حق بود ؟
- نفوذ زیرملی چین بر کار قوه مقننه ایالت نیویورک - The Diplomat
- که قانونگذار در سمت چپ گوشی خود را در اتاق ؟ — کنگره بازدید و نتواند