اورسولا فون در لاین، رئیس کمیسیون اروپا، هنگام راهاندازی دروازه جهانی (GG)، که اساساً یک استراتژی مشترک برای همگامسازی برنامههای سرمایهگذاری زیرساختی جهانی اتحادیه اروپا و کشورهای عضو است، به چین اشاره نکرد. اما به دلیل نحوه ارائه «کمیسیون ژئوپلیتیک» خودخوانده، ناظران و مقامات سریعاً GG را به عنوان یک چالش اروپایی برای BRI چین معرفی کردند - این خود در سال 2013 برای تأمین مالی پروژه های توسعه زیرساختی عمدتاً در کشورهای در حال توسعه و کشورهای با درآمد متوسط راه اندازی شد. . در آسیا و سراسر جهان.
گلوبال گیت وی قصد دارد 300 میلیارد یورو (حدود 337 میلیارد دلار) را در یک دوره پنج ساله برای سرمایه گذاری در زیرساخت های دیجیتال و حمل و نقل، تولید و انتقال انرژی و پروژه های بهداشتی بسیج کند. علاوه بر کمک های مالی کوچکتر اتحادیه اروپا، گلوبال گیت وی از منابع ملی و اروپایی موسسات مالی و بانک های توسعه استفاده می کند به این امید که هزینه های سازمانی نیز سرمایه خصوصی قابل توجهی را باز کند.
منتقدان به درستی اشاره خواهند کرد که گلوبال گیت وی تا حد زیادی در حال بسته بندی مجدد برنامه های موجود است و همچنین میزان سرمایه گذاری بخش کوچکی از آنچه چین بسیج می کند باقی می ماند.
اما محدودیت واقعی در کادربندی است.
سرمایه گذاری اروپا، به ویژه در حال حاضر در زیرساخت های بهداشتی، قابل توجه و تاثیرگذار است. سرمایه گذاری اتحادیه اروپا در بسیاری از کشورهای در حال توسعه و همچنین در کشورهای با درآمد متوسط منجر به نابرابری های قابل توجهی در زمین شده است. این امر روابط با آسیا، آفریقا و مهمتر از همه، منطقه بالکان غربی را تقویت می کند و استانداردهای محیط زیست، دموکراسی و حقوق بشر را بالا می برد.
سرمایهگذاری زیرساختهای خارج از کشور همیشه تا حدی ژئوپلیتیک است و به دنبال افزایش نفوذ خود سرمایهگذار و در عین حال تلاش برای به حداقل رساندن فضا برای دیگران است. اتحادیه اروپا نیز تفاوتی ندارد و طبیعتاً برای دفاع از منافع و رقابت خود تلاش می کند.
با این حال، منتقدان چینی می گویند هدف اتحادیه اروپا حمایت از کشورهای کم درآمد نیست، بلکه ایستادگی در برابر پکن بوده است. در واقع، حقیقتی در این وجود دارد. فون در لاین دروازه جهانی را بهعنوان «همسو با ارزشهای دموکراتیک اتحادیه اروپا» تبلیغ کرد و به صراحت از چین نام برد که ادعا میکرد برخی کشورها تجربیات بدی داشتند.
سوال این است که چرا گلوبال گیتوی و سایر پروژههای سرمایهگذاری غیر چینی، مانند جهان بهتر (B3W) G-7 باید به دنبال مقابله با سرمایهگذاری چین باشند؟
حداقل در مورد آسیا، پاسخ با تعدادی سوء تفاهم ناخواسته یا عمدی در اروپا و آمریکا آغاز می شود که تأثیر BRI را بیش از حد برآورد می کند.
اولاً، بدون هیاهوی رقابت شبه ژئوپلیتیکی، این چین نیست، بلکه ژاپن است که بزرگترین سرمایه گذار در زیرساخت ها است که بی سر و صدا و بی وقفه پروژه های با کیفیت خوب را به ویژه در آسیای جنوب شرقی اجرا می کند.
دوم، BRI تهدیدی برای آسیا نیست، اما به ویژه در تقاضای بالا مفید است. مشکلات بدهی و عملکرد وجود داشت. اما بسیاری از کشورهای با درآمد متوسط و پایین مشتاقانه منتظر برنامه های ارزش محور غرب نیستند. آنها به دنبال سرمایه گذاری و فرصت های تجاری و تجاری و روابط مناسب با پکن هستند. به طور کلی، BRI مثبت دیده می شود.
در حالی که اروپا استانداردهای بالایی دارد و از اعتماد و شهرت زیادی برخوردار است، این فرض که چین این کار را نمی کند اشتباه است. در روایتهای غربی، سرمایهگذاری چینی اغلب بهعنوان انگیزههای ژئوپلیتیکی، نه به نفع منطقه، بلکه تنها به نفع استراتژیک چین، معرفی میشود. اما ترسیم BRI به عنوان یک شکارچی و بخشی از یک طرح اصلی برای تحت سلطه درآوردن منطقه، بیشتر ساختگی است تا واقعیت.
ادعاهای مربوط به کیفیت پایین، سوالاتی در مورد کارگران چینی وارداتی و مطالعات امکان سنجی مالی و زیست محیطی ناکافی وجود دارد. اما BRI اکنون به یک دهه تجربه نزدیک شده است و چین، اگرچه در پروژه های سرمایه گذاری جهانی نسبتاً جدید است، اما درس های مهمی از مرحله اول BRI (2013-2017) آموخته است.
چین تجربه زیادی در ساخت زیرساخت های فیزیکی در داخل کشور به دست آورده است، جایی که چین می تواند ادعا کند که یکی از بهترین زیرساخت های حمل و نقل در جهان است و در خارج از کشور، جایی که پروژه ها اکنون از نظر کمی کاهش یافته و کیفیت آنها افزایش یافته است. پکن همچنین به طور فزاینده ای نسبت به اقتصاد محلی دلسوز و حساس است، و BRI به سمت مناطق جدیدی از رشد پایدار و سلامت حرکت می کند که در آن تقاضا زیاد است.
فضای کافی برای سرمایه گذاری های اضافی از منابع بسیاری وجود دارد. مککینزی شکافی را در سرمایهگذاری زیرساختها چندین برابر کل BRI میبیند و بانک توسعه آسیایی تخمین میزند که نیاز آسیا تا سال 2030 به 26 تریلیون دلار خواهد رسید. برای 10 دروازه جهانی.
همانطور که BRI بانک های تجاری و سیاسی دولتی را بسیج می کند، مشخص نیست که آیا اتحادیه اروپا واقعاً قادر به استفاده از سرمایه خصوصی خواهد بود یا خیر. پروژه های زیرساختی گران هستند و بازده نامشخصی دارند.
دروازه جهانی یک استراتژی عالی و معنادار است. اما اتحادیه اروپا به جای تلاش برای پیشی گرفتن از چین و شکایت از استانداردهای پایین، میتواند با ارائه مثالهایی با بالا بردن تدریجی سطح استاندارد برای همه تفاوت ایجاد کند.
برخلاف سایرین، چین بارها بر تمایل خود برای همکاری تاکید کرده است. همانطور که گلوبال گیت وی برای همگام سازی با B3W طراحی شده است، گلوبال گیت وی نباید یک چالش برای اروپا برای BRI باشد، بلکه یک افزوده طبیعی است. اروپا باید راه هایی برای هماهنگی و هم افزایی پروژه های مختلف ملی و فراملی و به اشتراک گذاشتن بهترین شیوه ها و اطلاعات بیابد. همچنین می تواند به مناطقی که BRI ها کمتر نفوذ کرده اند، به ویژه هند و اروپای شرقی اولویت دهد.
اسطوره های قدیمی سخت می میرند. اما این افسانه که BRI یک ابزار غارتگرانه و ناخواسته است، به ویژه پایدار است. همه چیز را نباید از منظر رقابت دوتایی دید، و هر کاری که پکن انجام می دهد بد نیست، صرفاً به این دلیل که پکن آن را انجام می دهد. ماهیت شدید و فزاینده رقابت ژئوپلیتیکی قدرتهای بزرگ تأثیر منفی دارد که میتواند قضاوت را مبهم کند و کار عظیم پر کردن شکاف در زیرساختهای جهانی را پیچیده کند. اتحادیه اروپا می تواند بهتر از این کار کند.