مرسی کو، نویسنده دیپلمات، به طور منظم با کارشناسان موضوع، سیاستگذاران و متفکران استراتژیک در سراسر جهان برای بینشهای متنوعشان در مورد سیاست ایالات متحده در آسیا، درگیر میشود. این گفتگو با کارن-آنا اگن، Ph.D. دانشیار مؤسسه تحقیقات دفاعی نروژ، قرن 303 است سری Trans-Pacific View.
زمینه استراتژیک اعتراضات روسیه به علاقه اوکراین به پیوستن به ناتو را توضیح دهید.
اوکراین جایگاه ویژه ای در تفکر روسی دارد. از سال 2014 و به طور فزاینده ای در سال 2021، نخبگان روسیه از استدلال های تاریخی و فرهنگی برای ادعای تعلق اوکراین به حوزه نفوذ روسیه استفاده کرده اند. در واقع، هم رئیس جمهور ولادیمیر پوتین و هم دیمیتری مدودف، رئیس جمهور سابق، متن هایی را در سال جاری منتشر کرده اند که ادعا می کنند اوکراین به روسیه تعلق دارد. گریز از نمادگرایی چنین اظهاراتی که در آستانه سی امین سالگرد سقوط اتحاد جماهیر شوروی بیان می شود، دشوار است.
اوکراین و به طور مشابه بلاروس مناطق حائل مهمی بین مرز روسیه و ناتو هستند. این یک نگرانی بزرگ برای امنیت روسیه است و منعکس کننده نگرش جمع صفر روسیه است. روسیه هیچ علاقه ای به نیروهای ناتو یا تجهیزات نظامی ایالات متحده در نزدیکی مرز خود، به ویژه در اوکراین، ندارد. روسیه همچنین مصمم است از پایگاه های نظامی خود در سرزمین اوکراین (اکنون اشغال شده) دفاع کند و دسترسی آزاد به دریای سیاه را فراهم کند. نخبگان روسیه متقاعد شده اند که حمایت غرب اوکراین یک تهدید واقعی است.
محاسبات راهبردی مسکو در افزایش خطرات احتمالی حمله نظامی به اوکراین چیست؟
ترسناک این است که هیچ کس واقعا می داند که محاسبه استراتژیک مسکو چیست. اکثر آنها موافق هستند که بعید است که آنها تهاجم گسترده ای را تحریک کنند. اما آنها تمام تجهیزات لازم را در مرز برای این کار در اختیار دارند و روسیه قبلا عزم و توانایی خود را برای این کار نشان داده است.
در حال حاضر، به نظر می رسد قدرت گرفتن راهی برای زور زدن به دست اوکراین و ایالات متحده باشد. روسیه متخصص ایجاد شرایط بحرانی است که تنها با کمک روسیه یا تحت شرایط روسیه قابل حل است. پس از هشت سال جنگ یخ زده، همه ابزارهای دیگر - اقتصادی، اطلاعاتی، حملات سایبری، فعالیت های خرابکارانه، جنگ های نیابتی و غیره - در تلاش برای بازگرداندن کی یف به روسیه بی نتیجه مانده اند. بنابراین مسکو به قابل اعتمادترین متحد خود یعنی ارتش روی می آورد تا ببیند آیا می تواند کارها را به جلو پیش ببرد و به دستاوردهای استراتژیک دست یابد.
آیا شباهتی بین تلاشهای مسکو برای حفظ اوکراین در مدار روسیه و تلاشهای مشابه پکن برای تایوان وجود دارد؟
هم اوکراین و هم تایوان نیروهای کوچکی هستند که با تهدید دائمی و فزاینده نیروهای بزرگتر، در این مورد روسیه و چین، دست و پنجه نرم می کنند، که هر دو معتقدند که این کشورها بخش های قانونی قلمرو آنها یا حداقل یک حوزه نفوذ هستند. مورد اوکراین. این در شرایط تشدید تنش های جهانی و رقابت بین قدرت های بزرگ اتفاق می افتد. ایالات متحده بخشی از هر دو درگیری است، اگرچه تضمین های امنیتی مشابهی را برای اوکراین به تایوان ارائه نکرده است.
هم اوکراین و هم تایوان روابط تیرهای با حاکمان خود دارند و مهمتر از همه، هر دو به لحاظ استراتژیک به سمت غرب گرایش دارند تا خشم زیادی را در مسکو و پکن برانگیزند. با این حال، هیچ یک عضو ناتو نیست و هر دو در حال حاضر با تهاجم قابل توجهی بدون ضمانت های امنیتی ضد آب، علیرغم تضمین های ایالات متحده، مواجه هستند. خطرات در هر دو منطقه زیاد است و تحولات سال های آینده تأثیر زیادی بر روابط بین الملل خواهد داشت.
عزم و هماهنگی جمعی آمریکایی-اروپایی چین در حاکمیت روسیه چه سیگنالی به چین خواهد داد؟
ائتلاف غربی باید نشان دهد که هنوز یک نیروی قابل حساب است و لیبرال دموکراسی هنوز به عنوان یک گزینه سیاسی برای دولت ها روی میز است. ناکامی در نشان دادن عزم در اوکراین مانند یک ضرر به نظر می رسد و به تلاش های چین و روسیه برای تضعیف اعتماد آمریکا به عنوان یک مدافع و متحد دامن می زند.
در عین حال، ما شاهد واکنشهای قوی بودهایم که روسیه را به چین نزدیکتر کرده است. این موضوع پس از دورهای مختلف تحریم های اعمال شده علیه روسیه پس از سال 2014 رخ داد و روسیه احتمالاً این بار نیز به حمایت اقتصادی چین، هم به عنوان یک شبکه امنیتی و هم به عنوان ابزاری برای دادن امتیاز به ایالات متحده، متکی خواهد بود.
همسویی روسیه و چین بر اساس ارزش ها و منافع مشترک است و غرب باید برای جبهه مشترک روسیه و چین، چه در حوزه اطلاعات و چه در حوزه نظامی، آماده شود. آنها به راحتی می توانند از افزایش تنش در مناطق دیگری برای بهبود موقعیت خود استفاده کنند. اگر جنگ بین روسیه و اوکراین آغاز شود و ایالات متحده و اروپا را مشغول نگه دارد، چین می تواند از این فرصت استفاده کند، چه از نظر نظامی و چه در غیر این صورت، موقعیت خود را در قبال تایوان و بالعکس تقویت کند.
ارزیابی موقعیت استراتژیک نروژ در تلاش های ناتو برای کاهش تنش بین روسیه و اوکراین.
نروژ به عنوان یک کشور نسبتا کوچک هم مرز با روسیه، علاقه مند به حفظ حاکمیت قانون و نظم بین المللی فعلی است. در این راستا، به نفع نروژ است که از ابتکارات ناتو و اتحادیه اروپا در قبال روسیه حمایت کند. اما نروژ همچنین دارای سنت طولانی همکاری دوجانبه موفق با روسیه است و تا جایی که ممکن است گفتگو را حفظ می کند. این در مواقع افزایش تنش ضروری است، و به ویژه زمانی که ادراک از واقعیت همچنان متفاوت است. یک مشکل کلیدی در این وضعیت در حال تشدید این است که هیچ یک از کشورها نمی توانند امتیازات زیادی را ارائه دهند - نه اوکراین، نه ناتو و نه روسیه. در این مورد، نروژ فضای کمی برای مانور و نفوذ بر تنش زدایی بین روسیه و اوکراین دارد.
با این حال، موقعیت استراتژیک نروژ در مقابل ناوگان شمالی روسیه و زرادخانه های هسته ای مهم استراتژیک در شمال دور به معنای افزایش آگاهی از رفتار نظامی روسیه در قبال اوکراین و دریای سیاه است، به ویژه با توجه به اینکه تهاجم روسیه می تواند منجر به افزایش روسیه شود. و فعالیت نظامی ناتو در شمال بالا. این به طور قابل توجهی درک تهدیدات هر دو طرف را تغییر می دهد و روابط دوجانبه را به میزان قابل توجهی تیره می کند.