بیش از یک ماه از حمله زیردریایی سریع هسته ای یو اس اس کانکتیکات به یک سایت زمین شناسی ناشناخته در دریای چین جنوبی می گذرد. گزارش نهایی این تحقیقات در اوایل نوامبر منتشر شد و سه کارمند USS Connecticut اخراج شدند. به گفته نایب دریاسالار کارل توماس، فرمانده ناوگان هفتم ایالات متحده، میتوان از این حادثه با «قضاوت درست، تصمیمگیری محتاطانه و رعایت رویههای برنامهریزی ناوبری لازم» جلوگیری کرد.
با وجود همه شبهات به خصوص از سوی پکن، با انتشار گزارش تحقیق و تفحص و اخراج کارکنان مربوطه، به نظر می رسد این موضوع پایان یافته است. با این حال، نگرانی های عمیق تر پشت کل حادثه نادیده گرفتن دشوار است. به عنوان مثال، آیا درگیری های اعلام نشده دیگری در دریای چین جنوبی رخ داده است و آیا در آینده پتانسیل بیشتری وجود دارد؟ با توجه به درگیری سیستم های تسلیحاتی تهاجمی استراتژیک مانند USS Connecticut با موتور هسته ای، احتمال وقوع حوادث زیر آب می تواند دریای چین جنوبی را به یک منطقه اشباع شده با آب های واقعاً متلاطم تبدیل کند.
چهار نکته زیر از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
اول، خطر احتمالی نشت هسته ای وجود دارد. خاطره حادثه هسته ای چرنوبیل هنوز در ذهن ما باقی مانده است. اگر نشت هستهای در دریای چین جنوبی از زیردریایی هستهای رخ دهد، آسیبهای جبرانناپذیر و هنگفتی به محیط زیست دریایی منطقه وارد میکند و فعالیتهای تولیدی و حیاتی کشورهای اطراف و اطراف را به شدت تحت تأثیر قرار میدهد و سایهای محو نشدنی بر صلح منطقه میافکند. و توسعه.
دوم، خطر تشدید بیشتر نظامیسازی در دریای چین جنوبی وجود دارد. تصمیم ارتش آمریکا برای ارسال ناو یو اس اس کانکتیکات، یک زیردریایی هسته ای کلاس Seawolf، به دریای چین جنوبی در وهله اول اقدامی معمولی برای تقویت نظامی سازی در منطقه است که نشان می دهد ایالات متحده قصد دارد اطلاعات یک طرفه خود را حفظ کند. برتری نسبت به منطقه چین بنابراین، این نشان دهنده ذهنیت قوی جنگ سرد است که به شدت برای صلح، ثبات و امنیت منطقه ای مضر است.
ثالثاً، بحث طولانی مدت در مورد چگونگی تعریف حق آزادی دریانوردی وجود دارد. بر اساس دیدگاه چینی ها، عبور و ورود کشتی های جنگی، جنگنده ها و بمب افکن های خارجی در نزدیکی یا حتی داخل خاک یک کشور یا منطقه انحصاری اقتصادی می تواند کاملا «بی گناه» و «بی ضرر» باشد. بنابراین، حق آزادی دریانوردی در بیشتر موارد باید به طور طبیعی و اساساً متعلق به کشتیهای غیرنظامی باشد. با این حال، برای مدت طولانی، ارتش ایالات متحده بارها از آزادی ناوبری به عنوان بهانه ای برای ایجاد سردرگمی استفاده کرده است و عمداً مفهوم آزادی ناوبری برای کشتی های غیرنظامی را با راحتی عملیات های نظامی بی شمار خود اشتباه گرفته است. در نتیجه، تعریف ایالات متحده از آزادی ناوبری یکی از مظاهر عینی هژمونی نظامی آنها در یک زمینه جهانی است که توسط مزیت نظامی نامتقارن آنها پشتیبانی می شود.
چهارم، بحث شفافیت وجود دارد. به نظر می رسد در سفرهای دریایی ارتش آمریکا در دریای چین جنوبی بحث و جدل وجود دارد. اگر ایالات متحده به سادگی از حق آزادی ناوبری اعطا شده توسط UNCLOS (که ایالات متحده آن را تصویب نکرده است) استفاده می کند، پس چرا اطلاعات مربوط به برخورد زیردریایی به موقع، باز و شفاف منتشر نشده است؟ در عوض، این خبر تنها پنج روز پس از حادثه و پس از حرکت زیردریایی به گوام اعلام شد. یک اصطلاح چینی مربوط به دوره کشورهای متخاصم می تواند چنین وضعیتی را به بهترین شکل توصیف کند: 师出无名 (شی چو وو مینگ) که به معنای اعزام نیرو بدون دلیل موجه است. به نام علنی بودن و شفافیت عملیات نظامی، ایالات متحده باید گزارش روشنی از این حادثه در مقابل همسایگی دریای چین جنوبی و جامعه بین المللی ارائه دهد.
لحظه این رویداد نیز ظریف است. ایالات متحده و بریتانیا اخیراً توافق نامه ای را با استرالیا امضا کردند تا به استرالیا کمک کند زیرا به دنبال ناوگان زیردریایی هسته ای است که احتمالاً در آینده در دریای چین جنوبی حرکت می کند. علاوه بر این، تنش ها در تنگه تایوان در حال افزایش است و واشنگتن اقدامات نظامی و دیپلماتیک زیادی را برای نشان دادن حمایت خود از تایوان انجام داده است.
اگر وسوسه حفظ تنش ها در دریای چین جنوبی به دلیل ملاحظات ژئوپلیتیکی ناشی از ذهنیت جنگ سرد به طور فزاینده ای غیر قابل مقاومت شود، حفظ انتقال ضروری و به موقع اطلاعات بسیار مهم خواهد بود. اگرچه افزایش آزادی ناوبری (FONOP) توسط هواپیماها و کشتیهای ایالات متحده لزوماً منجر به درگیریهای مستقیم نظامی نمیشود، اما به طور قابلتوجهی مانع برخوردهای غیرمنتظره، رویاروییها و حتی درگیریهای با شدت کم را کاهش میدهد. و چه کسی میداند که چه چیزی ممکن است پیش بیاید؟