قدرت چین | دیپلماسی | آسیای شرقی
کارشناسان سیاست خارجی چین در تلاش هستند تا به طور رضایتبخشی درباره ظهور چین یا نحوه رفتار این کشور به عنوان یک رهبر برجسته جهانی توضیح دهند.
دیپلمات های سراسر جهان با اصل اساسی سیاست خارجی چین آشنا هستند: عدم مداخله. برای چین، این بدان معناست که تمام مشکلات اطراف تایوان، تبت، سین کیانگ، دریای چین جنوبی و تعداد فزاینده ای از مناطق دیگر که چین ادعا می کند بخشی جدایی ناپذیر از قلمرو آن است، کاملا داخلی است. اینها مهمترین نگرانی های سیاست خارجی چین هستند و ستیزه جوی دیپلمات های "جنگ گرگ" این کشور تضمین می کند که همه از اهداف آن در این زمینه آگاه هستند.
سپس اهداف ثانویه سیاست خارجی چین وجود دارد: به عنوان مثال، نماینده چین در هیئت ثبات مالی G20 را در نظر بگیرید. اینها موضوعاتی هستند که به نظر می رسد ارتباط کمی با "خط قرمزهای پکن" دارند یا اصلاً ارتباطی ندارند، اما به نفع چین است که در مورد آنها موضع بگیرد، زیرا توانایی رای دادن در مورد موضوعات کمتر مهم نشانه رهبری جهانی است - چیزی که پکن می خواهد نشان دهد که قادر است. مشکل سرویس خارجی چین و طرفین آن این است که منطق پشت جهانی گرایی جدید این کشور کاملاً روشن نیست.
چین با جاه طلبی خود برای ایفای نقش قوی تری در حکمرانی جهانی منتظر نیست و همه گیری شیوع آن را تسریع می کند. در طول 12 ماه گذشته، و همچنین صادرات واکسنهای بیشتری نسبت به سایر کشورها به جز اتحادیه اروپا، چین شاهد انتخاب نامزد خود برای عضویت در کمیسیون حقوق بینالملل بوده است، شاهکاری که ایالات متحده نتوانسته است از آن الگوبرداری کند و معاون مدیر سازمان تجارت جهانی را حفظ کرده است. ژنرال، پس از انتصاب ناامیدکننده طولانی مدت نگوزی اوکونجو-یولا به سمت عالی رتبه در می 2021. در همین حال، چین همچنان ریاست سه آژانس از 15 آژانس اصلی سازمان ملل را بر عهده دارد و در 9 آژانس دیگر نیز پست معاونت را دارد. توجه داشته باشید که این نمونهها فقط ظهور چین را در سازمان ملل و سیستم برتون وودز نشان میدهند و نقشی را که دیپلماتهای این کشور در مؤسسات مالی و حقوقی موازی تأسیس شده توسط پکن در دهه گذشته بازی کردهاند، در نظر نمیگیرند.
یک مکتب فکری نوپای وجود دارد که ادعا می کند این نمونه ها «رهبری بین المللی با ویژگی های چینی» را نشان می دهد. در نظر گرفته شده است که این یک چارچوب مفهومی باشد که هیئت دیپلماتیک چین، گفتگوها و تحلیلگران سیاسی می توانند از آن استفاده کنند تا به عنوان مثال بفهمند پکن چقدر بلندپروازانه قصد دارد در ارائه نهادهای مالی و حقوقی جایگزین برای کشورهایی که انتخاب می کنند در کمربند خود شرکت کنند. و ابتکار جاده یا میزانی که می خواهد قوانین بین المللی را متزلزل کند.
به طور سنتی، برای درک اهداف سیاست خارجی آن، می توان به جوامع دانشگاهی و مغزی یک کشور توجه کرد. با این حال، «رهبری بینالمللی با ویژگیهای چینی» منشور بدی را برای نگاه کردن به رویکرد چین به اولویتهای خط دوم سیاست خارجی خود فراهم میکند. در این جامعه، نقش پیشرو چین در صحنه جهانی - که از طریق ارجاعات گسترده به لحظات باشکوه تاریخ این کشور مشخص می شود - تابعی از فرهنگ و ارزش های آن، سنت شایسته سالاری و مفهوم آن است. برنزه: نقطه مقابل سیستم وستفالیایی است که بر اولویت دولت در تصمیم گیری در مورد آنچه در داخل مرزهای خود اتفاق می افتد تأکید می کند. این مفهوم همچنین، تا حدی ناخوشایند، نقطه مقابل عدم تداخل است. علاوه بر این، چنین محققانی به چگونگی سقوط چین در این موقعیت یا تصمیماتی که پکن در مورد موضوعاتی در کشورهای ثالث اتخاذ کرده است که با اصول اساسی آن مرتبط نیست برای توسعه اعتماد به نفس خود به عنوان کشوری که قادر به اعمال حکمرانی جهانی است، توجه چندانی ندارند.
باورهای چین قطعاً در حکمرانی جهانی رواج بیشتری می یابد، اما نه به روشی که دانشمندان آن فکر می کنند یا به اندازه ای که آنها ادعا می کنند. برای شروع، چین در چندین زمینه کلیدی پیشرفتی را که از یک ابرقدرت انتظار می رود انجام نمی دهد. به عنوان مثال، چین بیش از هر کشور دیگری دارای شرکت های چند ملیتی است و بیشترین کمک مالی را به اقتصادهای نوظهور ارائه می دهد، اما یوان در حال حاضر تنها 2 درصد از کل پرداخت های بین المللی را تشکیل می دهد. چین ممکن است در صدر باشد، اما همچنان بر اساس قوانین شخص دیگری بازی می کند، و کسانی که با آن تجارت می کنند هنوز ترجیح می دهند به تبدیل پذیری دلارهای سبز اعتقاد داشته باشند. اندیشکدههای چینی توضیح میدهند که با این ادعا که چین یک رهبر «نمونه» یا «تسهیلکننده» در روابط بینالملل است، نه یک هژمون - و اگر چین اصلاً به دنبال حکومتداری جهانی است، این کار را با این کار انجام میدهد. اول در میان برابران.
به طور خلاصه، «رهبری بینالمللی با ویژگیهای چینی» مدلی است که نه رشد چین را بهطور رضایتبخشی توضیح میدهد و نه احتمالاً اکنون که موقعیتهای رهبری متعددی در نهادهای بینالمللی دارد، چگونه رفتار خواهد کرد. حامیان او تضادهایی را بین تلاشهای حکومتداری جهانی چین و نحوه رفتار این کشور در بازار داخلی شناسایی کردهاند - در مورد حمایت این کشور از تجارت آزاد لیبرال با حضور در مجامع بینالمللی و درخواست عضویت در ترانس فراگیر و مترقی مورد استناد قرار میگیرد. -موافقتنامه مشارکت اقیانوس آرام، که با رویکرد مساعدتر آن برای حاکمیت اقتصادی داخلی مغایرت دارد - اما هنوز راه حل های مناسبی برای این درگیری ها ارائه نکرده است.
تعیین خواسته ها و نیازهای سیاست خارجی درجه دوم چین نسبت به موضوعاتی که در آنها منطقه مورد مناقشه است، دشوارتر است. می توان فرض کرد که این به این دلیل است که پکن نیز 100 درصد مطمئن نیست که آنها چه هستند. چین اکنون میتواند در مورد مسائل جهانی تصمیمگیری کند، اما توضیح اینکه چگونه به آنجا رسیده و چگونه میتواند از این وضعیت بهترین استفاده را ببرد، به کار بسیار بیشتری از دانشمندان چینی نیاز دارد.
[ad_2]
مقالات مشابه
- چهار DIY مواد شیمیایی ایده {شاید داشته باشید|شما ممکن است|شاید داشته باشید|داشته اید|از دست داده اید
- تفاوت شماره شبا بانک صادرات با دیگر سیستم های تراکنش بین المللی
- خرید فالوور ارزان و خطرات احتمالی آن برای شما
- سابق بهداشت ، ترنت لات: همراهی Patton Boggs در زمان پایین جاده' در تقسیم
- پلیس lounged در کنگره burglarized دفتر به عنوان غارتگران شکست را به نزدیکی مغازه ها
- Mali junta names new interim president
- Port Adelaide می تواند پیدا کرده اند بعد از Nat Fyfe در میچ Georgiades, Jarrad Schofield معتقد است
- آشفته آسمان در نزدیکی 'failed ستاره مشخص شده توسط ابر ضخیم گروههای
- 8 راههای موثر برای دریافت بیشتر از مواد شیمیایی
- آنتونیو نمرات چهار به تعصبی نوریچ