چین می تواند تا سال 2030 تا 679.69 گیگاوات (GW) انرژی قطبی خورشیدی در کشورهای کمربند و جاده و 26.55 گیگاوات انرژی بادی تولید کند که به طور موثر 1.8 میلیارد تن انتشار کربن را کاهش می دهد و 310000 محل کار جدید ایجاد می کند.
این ارقام برگرفته از دو گزارش است که توسط تیم من در دفتر صلح سبز شرق آسیا در پکن به زبان چینی گردآوری و منتشر شده است. این پروژه تحقیقاتی همچنین روشن کرده است که سرمایه گذاران چینی این تأثیر را نخواهند داشت - که نشان دهنده کاهش 17 درصدی انتشار کربن از کشورهای یک کمربند، یک جاده در سال 2018 است - بدون اهداف مشخص از سوی دولت مرکزی.
«سبز» و «کم کربن» واژههایی هستند که اغلب در توافقهای دوجانبه یا چندجانبه در سراسر جهان ظاهر میشوند. معاملات مالی خارج از کشور چین نیز از این قاعده مستثنی نیست. در مجمع همکاری چین و آفریقا (FOCAC) در اوایل دسامبر، اهمیت توسعه سبز و کم کربن موضوع اصلی بود. اما علیرغم تماس های مکرر، هنوز معیارها یا اهداف سیاسی روشنی برای قدرت، سرمایه گذاری یا سیاست وجود ندارد.
متأسفانه نبود اهداف مشخص، موانع اصلی پروژه های خورشیدی و بادی را دست نخورده باقی می گذارد. در سرتاسر جهان و بهویژه در اقتصادهای نوظهور، پروژههای خورشیدی و بادی با موانع زیادی در بازارهایی روبرو هستند که مدتهاست تمایل به تامین مالی سوختهای فسیلی دارند. اینها شامل استانداردهای تامین مالی غیرقابل انعطاف برای پروژه های طراحی شده پیرامون پروژه های عظیم زغال سنگ و افزایش ادراک ریسک برای پروژه های انرژی تجدیدپذیر است، اگرچه آنها از نظر درآمد و مزایای اجتماعی-اقتصادی از پروژه های سوخت فسیلی در اکثر مناطق بهتر عمل می کنند.
خروج از زغال سنگ چین تضمین روشنی برای پیشرو بودن در انرژی های تجدیدپذیر نیست. هنوز کار برای انجام وجود دارد پس از اینکه چین پایان تولید جدید زغال سنگ در خارج از کشور را در سپتامبر اعلام کرد، 350 آفریقا، ائتلافی متشکل از بیش از 120 سازمان جامعه مدنی در سراسر این قاره، از چین خواست تا شریکی مسئول در حمایت از انرژی های تجدیدپذیر باشد. یک گزارش تحقیقاتی بنیاد آب و هوای آفریقا خواستار «سیگنالهای بلندمدت و کوتاهمدت شفافتر برای ترویج فعالیتهای انرژی تجدیدپذیر چین در خارج از کشور، به ویژه در مورد انرژی بادی و خورشیدی» شد.
بانک های دولتی می توانند به گوشه هایی از بازار دست یابند که هنوز برای سرمایه گذاری خصوصی غیرقابل دسترس است. اما سرمایهگذاران دولتی و خصوصی چینی میتوانند محافظهکار باشند و از حرکت خودداری کنند، بدون اینکه از دولت مرکزی بخواهند که حمایتی برای حرکت رو به جلو ببینند. تنظیم کننده ها و سیاستمداران چینی باید سیاست های شفاف و الزام آور مالی سبز را ایجاد کنند. این شامل مقررات و استانداردهایی برای سرمایهگذاران چینی و بخشهای سرمایهگذاری آنها در کشورهای دریافتکننده میشود، جایی که سرمایهگذاران باید نه تنها پروژههای انرژی تجدیدپذیر، بلکه زیرساختهایی را برای این سیستمها، از جمله شبکههای انرژی و زنجیره تامین بالادستی، ایجاد کنند.
طرفداران انرژی های تجدیدپذیر در سراسر جهان با یک صعود شیب دار روبرو هستند. حتی پس از پایان تامین مالی زغال سنگ، شبح زغال سنگ در بازارهای انرژی باقی می ماند که حول محور تامین مالی پروژه های عظیم زغال سنگ ساخته شده بودند. زیرساختها و ابزارهای مالی که انتقال انرژی را تضمین میکنند، نیازمند کشت مشابه هستند. در دنیای پس از زغال سنگ، نقش تامین مالی انرژی باید افزایش یابد نه کاهش.