کره شمالی اخیراً یک سری موشک از موشک های مافوق صوت تا موشک های ریلی پرتاب کرده است. پیونگ یانگ میتواند اقدامات مشابهی را برای توسعه فناوری انجام دهد، اگرچه میتواند برای جلب توجه ایالات متحده، ارسال پیامهای سیاسی و جرقه از سرگیری مذاکرات بین دو کشور، موشک پرتاب کند. پیونگ یانگ می تواند بر اثربخشی این استراتژی تشدید تکیه کند، زیرا به نظر می رسد در گذشته کارآمد بوده است.
همانطور که S. Paul Choi در مصاحبه با واشنگتن پست گفت، "آزمایش این موشک های مافوق صوت می تواند راهی برای سیگنال باشد:" گوش کنید، ما به صراحت به ICBM نرفته ایم، اما این فقط یادآوری است که تخصص فنی همچنان وجود دارد. و ما همچنان به آزمایش و ارتقاء آن ادامه می دهیم."
با این حال، اگر کره شمالی آزمایش های موشکی اخیر را برای جلب توجه واشنگتن و متقاعد کردن ایالات متحده برای بازگشت به میز مذاکره انجام دهد، به پیونگ یانگ توصیه می کنیم که استراتژی خود را به سرعت تغییر دهد. بی میلی واشنگتن برای مذاکره با پیونگ یانگ به دلیل کمبود فناوری تسلیحات هسته ای کره شمالی نیست. بلکه از اعتبار بسیار پایین پیونگ یانگ در مورد پایبندی به توافقات مرتبط ناشی می شود.
از آنجایی که واشنگتن دلایلی برای مشکوک شدن دارد که کره شمالی پس از بهره مندی از مزایای وعده داده شده، دوباره همه شرایط توافق شده را کنار می گذارد، مذاکرات با کره شمالی بار سیاسی سنگینی را بر دولت بایدن تحمیل می کند.
تا حدی، عدم پایبندی پیونگ یانگ به تعهدات خود به این وضعیت منجر شده است.
کره شمالی از زمان امضای قرارداد چارچوب 1994 به طور مخفیانه به دنبال غنی سازی اورانیوم بوده و در عین حال کمک های انرژی دریافت کرده است. علاوه بر این، با وجود امضای بیانیه مشترک در 19 سپتامبر 2005 در جریان مذاکرات شش جانبه، اولین آزمایش هسته ای خود را در سال بعد انجام داد. همچنان مخفیانه به دنبال غنی سازی اورانیوم بود. پس از امضای توافقنامه موسوم به "توافق روز عالی" در سال 2012، که در آن کره شمالی موافقت کرد "تعطیل پرتاب موشک های دوربرد، آزمایش های هسته ای و فعالیت های هسته ای در یونگ بیون، از جمله فعالیت های غنی سازی اورانیوم" را با موفقیت انجام دهد، پیونگ یانگ با موفقیت پرتاب کرد. موشک Kwangmyongsong-3 در دسامبر 2012 و سومین آزمایش هسته ای خود را در فوریه 2013 انجام داد.
اگرچه کره شمالی به طور مداوم مدعی شده است که ایالات متحده اولین کسی است که وعده های خود را نقض کرده است، اما حوادث ذکر شده منجر به این تصور شده است که پیونگ یانگ تنها به دنبال منفعت است و بنابراین از نقض وعده های خود پشیمان نیست.
این برداشت منفی بار سیاسی را بر دوش تیم مذاکره کننده ایالات متحده وارد کرد و از ارائه غرامت کافی جلوگیری کرد. به عنوان مثال، کریستوفر هیل، مذاکره کننده ارشد ایالات متحده در جریان مذاکرات شش جانبه، به دلیل برداشت های منفی در واشنگتن، در بیانیه ای مشترک در 19 سپتامبر 2005 مفاد پروژه راکتور آب سبک را که کره شمالی آرزوی آن را داشت، لحاظ نکرد. خاطرات جان بولتون، مشاور سابق امنیت ملی، در جریان نشست هانوی در سال 2019، دونالد ترامپ، رئیس جمهور وقت ایالات متحده، پیشنهاد توافق کوچک کیم جونگ اون را به دلیل ترس از تقلب مجدد کره شمالی قبول نکرد.
با توجه به چنین شرایطی، حتی اگر آمریکا و کره شمالی موفق به مذاکره مجدد در آینده شوند، دستیابی به نتایج رضایت بخشی برای پیونگ یانگ دشوار خواهد بود.
راه حل این مشکل در دست کره شمالی است. هر چه کره شمالی بتواند بر عدم اعتماد به نفس غلبه کند و شهرت خود را به عنوان یک دروغگوی سریالی از دست بدهد، نتیجه مذاکرات آینده بهتر خواهد بود. یکی از رویکردهایی که کره شمالی می تواند برای احیای شهرت خود اتخاذ کند شامل پیوستن به معاهدات چندجانبه مرتبط با هسته ای، مانند کنوانسیون تروریسم هسته ای (NTC) و معاهده منع جامع آزمایش (CTBT) است.
NTC یک معاهده سازمان ملل است که هم هدف آن جرم انگاری تروریسم هسته ای و هم ترویج همکاری در تلاش برای پیشگیری، تحقیق و مجازات چنین اعمالی است. به نوبه خود، CTBT "هر گونه انفجار با سلاح هسته ای یا هر انفجار هسته ای دیگر" را در هر نقطه از جهان ممنوع می کند.
از آنجایی که این معاهدات چندجانبه نیازی به بررسیهای دقیق در محل ندارند، بار کمتری بر دوش کره شمالی وارد میکنند، اگرچه امضای آنها به پیونگیانگ اجازه میدهد تا با بستن دستهایش به طور قابل اعتمادی تمایل خود برای بهبود وضعیت را نشان دهد. این امر به افزایش انتظارات بین المللی در مورد پایبندی کره شمالی با حسن نیت به مفاد این معاهده کمک می کند.
برای کره شمالی این گزینه به دو دلیل اصلی هم جذاب و هم ضروری به نظر می رسد.
اول اینکه، بن بست کنونی در روابط کره شمالی و آمریکا تا زمانی ادامه خواهد داشت که پیونگ یانگ تصمیم بگیرد دیگر نمی تواند در برابر تحریم های اعمال شده مقاومت کند، یا واشنگتن به این نتیجه رسیده باشد که تحریم ها باید برداشته شوند و گفتگوها از سر گرفته شود زیرا توانایی های هسته ای کره شمالی بسیار سریع و بدون محدودیت در حال پیشرفت است. متأسفانه برای کره شمالی، با توجه به شرایط سخت اقتصادی آن، بعید است که در برابر تحریم ها به طور نامحدود مقاومت کند زیرا علاقه واشنگتن به پیونگ یانگ کاهش می یابد.
دوم، کره شمالی قبلاً از استراتژی تشدید بحران برای تغییر منافع واشنگتن و ایجاد فرصتی برای گفتگوهای دوجانبه استفاده کرده است. با این حال، همانطور که پیونگ یانگ این کارت را در سال 2017 بازی کرد، اجرای بیشتر استراتژی تشدید بحران، از جمله پرتاب اخیر موشک های کوتاه برد و پرتاب احتمالی موشک های بالستیک قاره پیما، به واکنش بیشتر دولت بایدن منجر خواهد شد. چنین سناریویی به همان اندازه بر ایالات متحده تأثیر نخواهد گذاشت.
به عنوان مثال، سناتور آمریکایی باب منندز، رئیس کمیته روابط خارجی سنا، در مصاحبه با اماسانبیسی، بر لزوم اعمال تحریمهای بیشتر علیه کره شمالی تاکید کرد و گفت:[T]این آزمایش ها قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل را نقض می کند. روسیه و چین باید اقدامات کره شمالی را نه تنها تهدیدی برای غرب، بلکه تهدیدی برای امنیت خود بدانند. امیدوارم بتوانیم در سازمان ملل بر تلاشی هماهنگ اصرار کنیم که پیامی واقعی به کیم جونگ اون ارسال کند که این تحریکات راهی برای رسیدن به آنچه او در نهایت میخواهد نیست.»
بنابراین، استفاده از رویکردهای سنتی کره شمالی به پیونگ یانگ اجازه نخواهد داد که با موفقیت توجه واشنگتن را منحرف کند، زمینه کافی برای بازگشت به میز مذاکره را برای ایالات متحده فراهم کند، یا پیشرفت کافی در خلع سلاح هستهای را برای توجیه کاهش تحریمها تحریک کند.
اگر کره شمالی همچنان علاقه مند به مشارکت در مذاکرات دیپلماتیک با ایالات متحده باشد، دنبال کردن استراتژی سنتی تشدید تنش انتخاب بدی خواهد بود. از سوی دیگر، پیوستن به معاهدات هسته ای گزینه خوبی به نظر می رسد. در واقع، ما به پیونگ یانگ پیشنهاد می کنیم که به طور جدی به دنبال گزینه دوم باشد تا صداقت خود را در مورد خلع سلاح هسته ای نشان دهد و تصویر خود را به عنوان یک کلاهبرداری از بین ببرد.