خانه و دور چکیده: را از بن و مگی حرکت به ایتالیا ؟

مگی شدت شکار کار پس از او بی پروا تصمیم به ترک شغل خود و حرکت به ایتالیا به تازگی به عنوان یک زن مجرد.

اما او نمی PE یا چوب به طوری که محلی بازار کار است که به دنبال کمی ترسناک است.

در همین حال بن و دین در حال گرفتن همه یار بوده و در مورد چت عاشقانه سالگرد گریز که تعمیر دین و Ziggy رابطه.

"شما می دانید آنچه اتفاق می افتد در یک گریز باقی می ماند در یک گریز" دین می گوید به بن. خوب دین بدون نیاز به مالش در جزئیات صمیمی از زندگی جنسی خود را به خود را تقریبا پدر در قانون.

اما آن را می دهد بن یک ایده است.

او سراسیمه به خانه مگی.

"اجازه دهید به ایتالیا!"

Ziggy و کوکو بیش از حد.

آنها باعث می شود یک جوانب مثبت و منفی فهرستی مثل همه بزرگسالان مسئول انجام, اما آن را قریب به اتفاق 'بله'.

بن حتی صحبت می کند مسلط به زبان ایتالیایی. و اجازه دهید فراموش کرده شراب که بزرگ drawcard در وهله اول.

آنها نخستین بار باز کردن این حرکت بزرگ با Ziggy و می گویند او کمتر از هیجان کتمان حقیقت خواهد بود. او به نظر می رسد واقعا تاکید کرد با این ایده.

به نظر می رسد که ماکارونی ناشی از مواد غذایی کوماس عجیب و جالب, ایتالیایی, شهرهای جدا شده سواحل و فرهنگ نیست درخواست تجدید نظر به Ziggy.

او فقط به پایان رسید کارآموزی و دین باعث می شود آن را بسیار روشن است که او را به حرکت به طوری که او نمی خواهند به رها کردن او زندگی می کنند در تابستان بای.

Coco نیز کاهش قیمت را ارائه می دهند.

بن و مگی آن را واقعا به خوبی با توجه به کرات از آنها, اما آنها نمی خواهند به حرکت بدون دختران خود.

بنابراین در حال حاضر آنها در اندک مخمصه. آنها نمی خواهند در تابستان خلیج با تمام توجه خود را در ارتباط و بازی شیر یا خط تا تلاش "شهر زندگی" و چند ایده های دیگر.

اما آنها وارد نکرده در یک تصمیم گیری نشده است. آنها در حال رفتن به چیزی کار. بنابراین آنها ممکن است خروج از نشان دادن حدس و گمان است.

مرلین شده است چیزی جز اختصاص داده شده به جان خود را در طول recovery اما جان است که توسط یک sippy جام و این همه در سراشیبی از وجود دارد.

خود توست ناراحتی او. ظاهرا او می خواست جم نمی Vegemite و Maz بود به نحوی قرار است برای انتخاب کنید تا در تله پاتی.

سپس او می گوید: "شما نمی تواند کمک کند هر کس مرلین" و این کاهش ،

در نهایت ما دیدن جان تلاش خود را به پرواز خود را تماشا کنید که مانند یک غول استعاره برای افزایش تنش بین آنها است.

جان implodes و yells در مرلین.

"من نمی' می خواهم به شما کمک کند" او می گوید. "من می خواهم شما مرا تنها بگذارید."

و بنابراین او می کند.

او بار دیگر هدایت این ساحل در پاشنه او مانند سپاهی او و چت به Alf.

او از دست می دهد او کامل خونسردی است که یک چشم نادر است.

"من فکر نمی کنم من می توانم این کار کنه. آن را بیش از حد." او می گوید Alf.

Alf نیز به دنبال رایدر و کسی که "واقعا تلاش" از آنجا جدید خود را daddo رفته است.

اما او در نهایت دریافت یک تماس از رو و اوان و ارواح خود را گرفتن تا.