یادگیری دریافت (A ) شگفت انگیز بالش بادی در یک محدوده قیمت

اندکی پس از آن، در دسامبر سال ۱۸۲۶، بیماری وی دوباره شدت یافت و با استفراغ و اسهال همراه شد. و همچنین طرحهایی

توسط مدیر سایت در 7 اردیبهشت 1402

اندکی پس از آن، در دسامبر سال ۱۸۲۶، بیماری وی دوباره شدت یافت و با استفراغ و اسهال همراه شد. و همچنین طرحهایی برای دو سمفونی، که سرانجام در حماسه نهم تجلی یافت. سایر آثار این دوره شامل واریاسیونهای دیابلی، دو سونات آخر برای «ویولنسل و پیانو» بود، همچنین دو اثر بزرگ با اجراکنندگان بسیار با نام: میسا سولمنیس و سمفونی نهم. همچنین آسیبدیدگی در اعصاب شنوایی و سایر اعضای بدن نیز مشاهده شد. دوستان و بازدیدکنندگان قبل و بعد از مرگ وی، چینهایی از موی او برداشتند که برخی از آنها نیز حفظ شدهاند و مورد تجزیه و تحلیل بیشتر قرار گرفتهاند؛ همانطور که قطعاتی از جمجمه نیز در هنگام بازبینی در سال ۱۸۶۲، برداشته شدهاست. در مورد علت مرگ وی اختلافنظر وجود دارد: سیروز، سیفلیس، هپاتیت آ، مسمومیت سرب، سارکوئیدوز و بیماری ویپل، همه پیشنهاد شدهاند. سونات پیانوهای آخرین وی در نهایتِ دقت نوشته شدهاند و آخرین کوارتتهای زهی وی نیز دارای تکنیک پیچیده و از نظر اجرا بسیار مشکل هستند. وی در ادامهٔ تکمیلِ کوارتتهایی را که اکنون شماره آنها سیزدهم، چهاردهم و شانزدهم نامیده میشود، بهپایان رساند. This w as created  by GSA C ontent Gen​er᠎at or Dem​over᠎sion .

دوستان او که عمدتاً در ده سال گذشتهٔ زندگی او رابطه داشتند، در این دفترچهها مینوشتند تا بتهوون بداند که آنها چه میگویند و بتهوون نیز به صورت شفاهی یا با نوشتن در دفترچهٔ یادداشت پاسخشان را میداد. «برای چه این آهنگها را مینویسم؟ و آیا اگر هنوز هم این وضع مدتی طول بکشد، چه بر سرم خواهد آمد؟ در آوریل ۱۸۲۵، در بستر بیماری افتاد و حدود یک ماه طول کشید. او در هنگام این بیماری یا به عبارت دقیقتر پس از بهبودی از این بیماری، باعث شد بهیاد آورد که موومان نیمهتمام و آهستهٔ کوارتت پانزدهم را باید بهخوبی تکمیل و به اتمام برساند، او این قسمت را «شکرگزاری مقدس» به الوهیت خواند. از «آخرین کوارتتها»، چهاردهمین کوارتت (در دو دیز مینور، اپوس ۱۳۱)، مورد علاقهٔ بتهوون و گزینهٔ اول او بود؛ وی این اثر را بهعنوان کاملترین اثر مجردِ خود ارزیابی میکرد. اما بتهوون قبلاً در سال ۱۸۰۶ شروع به آشکاری این مسئله کرده بود، هنگامی که او در مورد طرحهای موزیکال خود کار میکرد، خاطرنشان کرد: «بگذار ناشنواییهای شما دیگر راز نباشد، حتی در هنر». در حدود سال ۱۸۲۲، برادرش یوهان شروع به کمک به وی در امور تجارت کرد، از جمله وامهایی در مقابلِ مالکیتِ برخی از آثار به او پرداخت کرد. Post w​as g​enerat᠎ed wi᠎th t he help  of GSA​ C​onte​nt  Gen er ator DEMO!

بتهوون که متعلق به نسلی جوانتر از هایدن و موتسارت∗ بود، بسیار تحتِ تأثیر و نفوذ موسیقی آن دو قرار گرفت.∗ وی بهخاطر افکارِ نوآورانه و رمانتیکی که داشت، شخصیتی اساسی و نقشی تأثیرگذار در عبور از موسیقی دورهٔ کلاسیک (قرن هجدهم) به دورهٔ رمانتیک (قرن نوزدهم) داشت و نفوذ او بر نسلهای بعدیِ آهنگسازان عمیق بود. که ده سال از آهنگساز جوانتر بود، توسط بتینا فون آرنیم به خانوادهاش معرفی شد. آیا این کارها به کجا خواهد کشید؟ آیا مشکلی با شنیدن این پرونده دارید؟ برای شخص فاسدی چون تو ضرری نخواهد داشت که بکوشی ساده و با حقیقت باشی، دل من از رفتارِ ریاکارانهای که با من داشتهای رنجها بردهاست و به آسانی نمیتوان از یاد برد… ». نامههای بتهوون به کارل، دردناک و غمانگیز است و در شکلی سادهتر و تاثیرگذارتر، شبیه نامههای میکلآنژ به برادرانش است. بتهوون اگرچه کاتولیک متولد شد، اما به شکلی از این مذهب که در دربار وین بهوجود آمده بود (ر.ک. دومین کنسرت در تاریخ ۲۴ مه برگزار شد و اگرچه تهیهکنندهٔ آن، حداقلِ هزینه را برای بتهوون تضمین کرد، اما از این کنسرت موفقیتی حاصل نشد. کارل چرنی نوشت که در سمفونی «نفسی تازه، سرشار از جنب و جوش و نیروی جوانی دمیده شدهاست» و اینکه «همان اندازه قدرت، نوآوری و زیبایی در آن هست که در دیگر آثار این مرد اصیل وجود دارد، اگرچه او یقیناً گاهی چنان موسیقی را نوشته که کلاهگیسداران قدیمی سرِخود را (به علامت رضایت) تکان دهند».

آخرین کاری که بتهوون تمام کرد، موومان نهاییِ کوارتت سیزدهم بود که برایش یک قطعهٔ جایگزین، بهجای قسمت دشوارِ فوگ بزرگ نوشت. بتهوون «آخرین کوارتتها» را هنگام ناخوشی نوشت. بتهوون هرگز این نامه را برای گیرندهای نفرستاد، ولی آنقدر مهم تشخیص دادهاست که در سراسر عمرش آن را محفوظ نگه داشته بود. حقیقتاً که قسمت من در زندگانی خیلی سخت بودهاست، ولی به ارادهٔ تقدیر سر میسپارم و از خدا میخواهم در مشیت الهی خود چنین بخواهد که تا وقتی مقدر است، این زندگانی بدتر از مرگ را تحمل کنم، لااقل از احتیاج مصون بمانم. و سرانجام کارل در تابستان ۱۸۲۶، تصمیم گرفت با شلیک گلولهای به مغز خود، زندگیاش را پایان دهد، اما وی از این حادثه جانِ سالم بهدر برد ولی بتهوون را تا آستانهٔ مرگ از غصه به پیش برد. در ۳۱ ژوئیه ۱۸۲۶، برادرزادهٔ بتهوون که پس از شلیک به خود، جهتِ خودکشی، زنده مانده و در خانهٔ مادرش بهبود یافته بود، با بتهوون آشتی کرد، اما کارل اصرار داشت به ارتش بپیوندد و آخرین دیدارش با بتهوون، ژانویه سال ۱۸۲۷ بود.

اگر شما این مقاله آموزنده را دوست داشتید و می خواهید اطلاعات بیشتری در مورد فروش بالش گردنی بادی لطفا از سایت ما دیدن کنید.

آخرین مطالب