شیوع اخیر ناآرامیهای مدنی در جزایر سلیمان واکنشهای گستردهای را در ایالات متحده، استرالیا و نیوزلند به دنبال درک علل خشونت برانگیخته است. اگرچه بخشی از این تفسیر مشکلات بیشماری را که باعث نارضایتی از دولت نخستوزیر ماناشا سوگاوارا شد، از جمله نارضایتی از انتقال رسمیت دیپلماتیک وی در سال 2019 از تایوان به جمهوری خلق چین (PRC) و نقش فساد پکن در جزایر سلیمان را پوشش میدهد. توجه کمتری به درس های بزرگتر سیاست ایالات متحده در اقیانوس آرام می شود.
بحران کنونی فرصتی را برای واشنگتن فراهم می کند تا در محدوده تعهد خود به جزایر اقیانوس آرام تجدید نظر کند - و درک کند که چرا این یک عنصر حیاتی در هر سیاستی است که به دنبال تضمین یک جزیره آزاد و باز هند و اقیانوس آرام است.
پس از جنگ جهانی دوم، ایالات متحده به یک تقسیم مصنوعی و غیررسمی "نظارت استراتژیک" بر جزایر اقیانوس آرام بین واشنگتن و دو شریک منطقه ای خود، پنج چشم، استرالیا و نیوزیلند پایبند بود. این منطقه وسیع به طور گسترده به سه منطقه تقسیم می شود - میکرونزی، ملانزیا و پلینزی - که هر کدام شامل چندین ایالت مستقل است.
سه ایالت مستقل، از جمله منطقه میکرونزی اقیانوس آرام شمالی (ایالت های میکرونزی فدراسیونی، جزایر مارشال و پالائو)، از طریق توافق نامه های انجمن آزاد، به ایالات متحده پیوند نزدیک دارند، اجازه دسترسی نامحدود ارتش ایالات متحده و ممانعت از چنین دسترسی به دیگران را در ازای اجتماعی. پرداخت های امنیتی، خدمات و سفر بدون ویزا به ایالات متحده. واشنگتن به خوبی از توسعه این کشورها آگاه است، حضور دیپلماتیک و نظامی قابل توجهی دارد و اغلب با رهبران آنها در تماس است - البته شاید کافی نباشد.
در مقابل، دو منطقه دیگر، ملانزیا و پلینزیا، پس از پایان جنگ سرد عمدتاً توسط سیاستمداران آمریکایی نادیده گرفته شدند، با این درک که کانبرا و ولینگتون مسئولیت امنیت خود را بر عهده خواهند گرفت. استرالیا و نیوزلند پیوندهای تاریخی، اقتصادی و در برخی موارد فرهنگی با این مناطق دارند و مفهوم مشترک آنها از منطقه آزاد و باز هند و اقیانوس آرام به سیاستمداران در واشنگتن این امکان را داده است که پیمانکاران فرعی دیپلماسی و حکومت ایالات متحده در جزایر اقیانوس آرام را توجیه کنند. .
با این حال، سردرگمی اخیر جزایر سلیمان، حماقت این رویکرد را آشکار می کند. در حالی که استرالیا و نیوزلند دو شرکای مورد اعتماد ایالات متحده هستند، اولی نقشی ضروری در رقابت فزاینده با چین ایفا می کند، منافع ایالات متحده در اقیانوس آرام در نقش جهانی و نقش مرکزی فزاینده در رقابت طیفی منحصر به فرد است. پکن صدور نمایندگی موثر از منافع آمریکا در این خط مقدم رقابت استراتژیک، حتی برای نزدیکترین دوستانش، مملو از خطر است.
مداخله کانبرا در ناآرامی های اخیر جزایر سلیمان را در نظر بگیرید. حضور کارکنان استرالیایی می تواند خشونت فوری را متوقف کند. اما به احتمال زیاد حکومت سوگاور را که فساد، سیاستهای طرفدار پکن و عزمش برای سرکوب مقاومت در برابر تغییر در به رسمیت شناختن او از تایپه مستقیماً علیه منافع ایالات متحده است، مستحکم خواهد کرد. به تعویق انداختن ایالات متحده به کانبرا در مورد مسائل مربوط به ملانزی، از جمله جزایر سلیمان، نیاز به بررسی مجدد دارد.
این مشکل هم مفهومی و هم نهادی است. اتکای بیش از حد واشنگتن به دیگران در اقیانوس آرام به دلیل ضعف در پایه های دیپلماسی آمریکایی تشدید می شود: سفارت ها و کنسولگری ها.
در جزایر سلیمان، محل نبرد گوادالکانال، جایی که بسیاری از آمریکاییها در نبردی وحشیانه برای آزادی کشور جان خود را از دست دادند، در حال حاضر هیچ حضور دیپلماتیک دائمی ایالات متحده وجود ندارد. سفارت ایالات متحده در پاپوآ گینه نو در تلاش است تا شکاف 1000 مایلی را پر کند. این پوشش مشابهی را برای وانواتو، در بیش از 1500 مایل دورتر، که در آن شایعات مکرر در مورد علاقه چین به تاسیسات بندری وجود دارد، فراهم می کند. سفارت ایالات متحده در سووا، فیجی، پوشش دیپلماتیک برای پنج کشور فراهم می کند، که بسیاری از آنها پیامدهای ژئوپلیتیکی قابل توجهی برای ایالات متحده دارند، از جمله کیریباتی، که به طور مشابه در سال 2019 از تایوان به چین به رسمیت شناخت.
فقدان حضور دیپلماتیک دائمی، اتکا به کانبرا و ولینگتون را تقویت می کند که دستگاه دیپلماتیک، اطلاعاتی و نظامی قابل توجهی در ملانزی و پلینزی دارند. این شرکا ارزیابی های خود را از توسعه روی زمین، از جمله آخرین بلایای هونیارا، با همتایان آمریکایی خود به اشتراک می گذارند که به طور قابل درک از طریق مکان های استراتژیک، اقتصادی، فرهنگی و تاریخی استرالیا یا نیوزلند فیلتر شده اند.
بدون چنین نمایندگی، دیپلمات های آمریکایی فرصت قابل مقایسه ای برای ارائه توصیه هایی برای اقدام به سیاستمداران آمریکایی در واشنگتن ندارند که منعکس کننده واقعیت منافع آمریکا و الزامات استراتژیک یا حتی نوع بینش هایی است که تنها از طریق تعامل مستقیم دوجانبه می توان به آن دست یافت.
بحران هونیارا فرصتی برای ایالات متحده است تا رویکرد خود در قبال اقیانوس آرام را مورد ارزیابی مجدد قرار دهد و بر اساس آن اقدام کند.
اول، واشنگتن باید روشن کند که در حالی که خشونت را انکار می کند، ایالات متحده در مورد بسیاری از جنبه های رفتار دولت سوگاوارا، هم در قبال منتقدان محلی و هم در قبال چین، نگرانی های جدی دارد. به ویژه، ایالات متحده باید راه حلی مبتنی بر قانون اساسی را برای مناقشه فعلی ترویج دهد که به طور مصنوعی حکومت سوگاور را تحکیم نکند و به نوبه خود، نفوذ پکن در جزایر سلیمان را تقویت نکند.
دوم، دولت بایدن باید افزایش حضور دیپلماتیک ایالات متحده در اقیانوس آرام را در اولویت اصلی خود قرار دهد. حفظ روابط دوجانبه قوی و مستقل با هر جزیره مستقل اقیانوس آرام باید اولویت وزارت امور خارجه ایالات متحده باشد و نیاز به بودجه، کارکنان و حمایت نهادی دارد. به سفارتخانه های فوری در هونیارا (جزایر سلیمان)، پورت ویلا (وانواتو)، تاراوا (کیریباتی) و نوکوآلوفا (تونگا)، همراه با کارکنانی در کشور که بر طیف کاملی از مسائل دوجانبه متمرکز هستند، نیاز است.
ثالثاً، ایالات متحده باید همانگونه که در نامه ای دو حزبی امضا شده توسط 15 عضو کنگره توصیه شده است، حل سریع مذاکره مجدد در مورد توافقنامه انجمن آزاد با سه ایالت میکرونزی را در اولویت قرار دهد.
چهارم، ایالات متحده باید گفتگوهای فوری را با نائورو، تووالو و کیریباتی در مورد علاقه احتمالی آنها به توافقنامه های انجمن آزاد آغاز کند. این سه کشور بهویژه در برابر اجبار اقتصادی و نظامی چین آسیبپذیر هستند، همانطور که نفوذ فزاینده پکن در کیریباتی نشان میدهد. با هزینه نسبتاً کم، ایالات متحده از ناآرامیهایی که اکنون در جزایر سلیمان رخ میدهد جلوگیری میکند، به مکانهای استراتژیک در اقیانوس آرام دسترسی پیدا میکند و سایر شرکتکنندگان را از حقوق احتمالی تأسیس یا دسترسی دوگانه (همانطور که در حال حاضر وجود دارد) محروم میکند. مورد مطالعه چین و کیریباتی).
پنجم، واشنگتن باید خلاقانه در مورد گسترش دامنه کامل روابط دوجانبه با جزایر اقیانوس آرام فکر کند. این شامل تشویق فعالانه سپاه صلح برای بازگرداندن داوطلبان به منطقه (جایی که برای چندین دهه در حال ایجاد حسن نیت بوده اند) و افزایش کمک های امنیتی از طریق بازدید از کشتی های گارد ساحلی ایالات متحده، برنامه های مشارکت گارد ملی و ماموریت های اجرای قانون چرخشی برای حمایت از طیف وسیعی از مسائل است. بر توسعه اقتصادی و امنیت داخلی، مانند ماهیگیری غیرقانونی و جرایم فراملی تأثیر می گذارد. همچنین به معنای حمایت از جزایر اقیانوس آرام با برنامه های زیست محیطی است که مقاومت جزیره را در برابر رویدادهای شدید آب و هوایی تقویت می کند.
ایالات متحده نقشی ضروری در منطقه ای امن، مرفه و آزاد جزایر اقیانوس آرام ایفا می کند - منطقه ای که از زمان تأسیس جمهوری در آن فعال بوده اند و دارای منافع ملی منحصر به فردی هستند.
در حالی که هماهنگی با شرکا و متحدان در این عصر رقابت مجدد از سوی قدرتهای بزرگ ضروری است، و تقسیم بار پاسخ منطقی برای ابرقدرتی با تعهدات جهانی است، واشنگتن نمیتواند به سادگی بپذیرد که حتی نزدیکترین شرکای خود را برای پیچیدهترین قدردانی میکنند. ، رویدادهای روان ایالات متحده باید تفکر خود را در اقیانوس آرام تعدیل کند و نهادها و قابلیت های مورد نیاز برای اقدام زیرکانه و مؤثر در یک محله ژئوپلیتیکی پرمشغله و پر تنش را ایجاد کند.
[ad_2]
مقالات مشابه
- دیپلومات: طالبان برای اولین بار در اروپا از زمان به قدرت رسیدن در افغانستان گفتگو کردند
- راه اندازی رویکرد اقیانوس هند به ایالات متحده - The Diplomat
- سه WA COVID-19 موارد یک فعال
- تماس برای سیاستمداران برای مشاهده بحران آب دست اول
- <h1>افزایش فالوور اینستاگرام بدون پسورد</h1>
- ‘Fix Congress Committee’ launches framework for earmark revival
- چرا سمت دور ماه خیلی عجیب و غریب? دانشمندان ممکن است حل رمز و راز ماه
- مافیا سریلانکا را به اتهام توهین به مقدسات می کشد - The Diplomat
- هههه... گوش کن! آیا صدای اسباب بازی را می شنوید؟
- ستاره دنباله دار تازه کشف شده قو می تواند به زودی محو شد از نظر