بن را 12 ساعت به احضار بخشش در آخرین شانس برای جلوگیری مگی از ترک است و بیشتر شبیه یک مقدار طولانی از زمان.
آن را تا زمانی که دین حواله Ziggy دور برای یک سورپرایز سالگرد گریز در حالی که آنها در انتظار اخبار. مگی و بن — از سوی دیگر — بمانید تا تمام شب صحبت کردن.
او فکر می کند او حل و فصل و او به اندازه کافی خوب نیست برای او که به نظر می رسد حدود 22 سال در اواخر برای این گفتگو.
اما او هنوز هم نمی تواند او را ببخشد و برای این امر با برادر خود مارکو زمانی که آنها در یک استراحت.
در سمت به علاوه آنها را متوقف کرده اند و فریاد در هر یک از دیگر و در حال بازگشت به حال و نه کسل کننده.
در رانندگی به جای مخفی Ziggy ستاره به تنهایی و به همراه امی کوسه به من گفت: سلام در اول دو به خصوص انقباض غیر ارادی ماهیچه شایسته Ziggy لحظات.
دین یکی بیشتر تعجب و دست Ziggy یک جعبه آبی که فورا دستمال مرطوب لبخند از چهره اش.
او جعبه باز می شود به فاش کردن یک گردنبند و فریاد می زند: "این نه یک حلقه!"
من به یک نگاه خوبی در گردنبند, اما به نظر می رسد به نوعی از نقره دندان به شکل قطعه با مروارید متصل شده است.
"این اولین سالگرد ما, من می خواستم به شما چیزی" دین می گوید.
آن را می شود روشن است که Ziggy نیست به سالگردها و به طور کامل فراموش شده است.
او خواستار "کامل" و او نمی مراقبت در مورد نقطه عطف درست است که آنها با هم و آنها را نوازش برابر یک سنگ که به نظر می رسد واقعا ناراحت کننده است.
سپس ما را به دومین سوال Ziggy لحظه ای از شب.
او می پرسد چه رودخانه پسران انجام دهید برای نشان دادن عشق خود را.
"من شما را دوست دارم و من می خواهم به آن را اثبات کند" او می گوید.
دین معمولی آن می خندد و من تصور آن را تا به چیزی برای انجام با خالکوبی.
از حافظه او "خون و شن" در سراسر پشت او در غول نامه و یک گروه در اطراف او بازوی چپ است که به راحتی بازو Ziggy شد nuzzled به صرفه جویی در آرایش هنرمند از شلاق از Sharpie و دقت سرودن این tat.
سوء ظن من درست شد.
Ziggy نشان می دهد یک امضا از دو surfy در عبور از بالای راست او گونه لب به لب حسن نیت ارائه میدهد از "قطعه" هنرمند. آن را یک نام بزرگ اما تات نیست به من میل.
در حالی که همه از آن است که در بن و مگی را به یک تصمیم گیری و می خواهید برای گفتن Ziggy در فرد است. مطمئنا ما را پیدا خواهد کرد فردا خواهد بود که یک هفته تمام از کشیدن این.
یاس نگهداری از کودکان فضل در حالی که Tori است در محل کار و یا بنابراین ما گفته شد — و به سرعت طول می کشد تا این فرصت را به ویژگی های در "دانشگاه علوم پزشکی مشهد و bubs' عکس.
بید است که مشغول گرفتن دور زمانی که یک زن ناشناس به نام ملیسا را به رسمیت می شناسد یاس و فضل از نوزاد فروم.
یاس سریع برای پراکندن این وضعیت است.
او باعث می شود تا یک داستان استادانه درست شده است که شوهر او که یک پلیس مخفی و مهم است که هیچ کس نمی داند که در آن او کار می کند و که او نمی باید ارسال عکس در انجمن.
او سپس می گوید بید که زن دنبال او را در "استاکر" نوع راه است.
جان می رسد به خانه از بیمارستان. من فکر می کنم مرلین جدید لباس برای مناسبت. این همان سبک اما این یکی آلو تن.
او متوجه می شود که "به نظر می رسد جای معصوم".
این باید لطفا Maz فوق العاده بود چرا که او دیوانه وار تمیز کردن دیروز تا همه چیز کامل خواهد بود برای ورود او.
او همچنین آماده جت اتاق از آن اتاق با تغییرات. در آن طول می کشد جان عقب کمی اما هر کسی که خواب در همان بستر به عنوان یک فرد مصدوم را می دانید آن را به شدت مخل به زیبایی خواب به عنوان آنها در مورد زاری ناراحت بودن.
Alf میآید اطراف به "بحث فروشگاه" اما او واقعا در مورد آن صحبت.
جان احساس می کند همه چیز به خوبی بین خود و مرلین و نمی تواند نیاز خود را ون کنه.
"امیدوارم آن زمان من و بازیابی مرلین خواهد شد و من دوباره با هم" او می گوید Alf.
Hmm به نظر می رسد بیش از حد خوب درست باشد.
دریافت آخرین اخبار از thewest.com.au در صندوق پستی خود را.
ثبت نام برای ایمیل های ما