دیروز، سازمان غیردولتی آکسفام گزارشی منتشر کرد که در آن مدعی شد همهگیری کووید-19 منجر به "افزایش خیره کننده نابرابری" در آسیا شده است و ثروت میلیاردرهای منطقه را 1.46 تریلیون دلار افزایش داده و دهها میلیون نفر را به فقر سوق داده است.
علاوه بر کشته شدن بیش از 1 میلیون آسیایی، این گزارش میگوید کووید-19 "پیشرفت در توسعه عادلانه را برای چندین دهه کند کرد".
در این گزارش آمده است: «کووید-19 یک بحران بهداشتی و اقتصادی ایجاد کرد که سطوح بالایی از نابرابری اقتصادی در آسیا را آشکار کرد و تشدید کرد. «در حالی که نخبگان ثروتمند می توانند از سلامت و ثروت خود محافظت کنند، فقیرترین مردم و اقلیت ها بیشتر در معرض خطر بیماری، مرگ و فقر هستند.
به گفته آکسفام، این بیماری همه گیر باعث تشدید روندهای اقتصادی و اجتماعی طولانی مدت در بسیاری از کشورهای آسیایی شده است. این نشان میدهد که بین سالهای 1987 تا 2019، دوره رشد سریع اقتصادی در بیشتر مناطق، تعداد میلیاردرها در آسیا از 40 به 768 نفر افزایش یافته است. تعداد میلیاردرهای آسیایی از 803 نفر در مارس 2020 به 1087 نفر در نوامبر سال گذشته رسید.
20 نفر از این میلیاردرهای تازه ایجاد شده مستقیماً از کووید-19، "از تجهیزات، داروها و خدمات مورد نیاز برای پاسخ به این بیماری همه گیر" بهره مند شده اند. گزارش آکسفام از ادعای حیرت انگیزی که در گزارش اخیر کردیت سوئیس مطرح شده بود، حمایت می کند که یک درصد ثروتمندترین در آسیا اکنون دارایی بیشتری نسبت به 90 درصد فقیرترین منطقه در اختیار دارند.
در حالی که ثروتمندان با منزوی کردن خود در جوامع بسته یا سفر به خارج از کشور برای جلوگیری از بدترین محاصره موفق شده اند از خود در برابر تأثیر کامل ویروس کرونا محافظت کنند، چنین گزینه هایی برای کسانی که پایگاه عظیم هرم ثروت منطقه را پر می کردند در دسترس نبود.
گزارش آکسفام مدعی است که 147 میلیون آسیایی از زمان شروع همهگیری شغل خود را از دست دادهاند و تعداد مشابهی نیز در فقر افتادهاند. زنان، اقلیت های قومی و مذهبی و کارگران مهاجر در میان افرادی که بیشترین آسیب را دیده اند، هستند. علاوه بر این، بسته شدن مدارس به عنوان یک اقدام کاهشی برای COVID-19، شکاف آموزشی در منطقه را بدتر کرده است. آکسفام تخمین می زند که 10.45 میلیون کودک مدرسه و دانشگاه را رها می کنند و هرگز باز نمی گردند، نسل گمشده دوران کووید-19.
فقیرترین آسیایی ها همچنین در صورت ابتلا به خدمات بهداشتی مناسب، از جمله برای درمان COVID-19 دسترسی ندارند. این گزارش به آماری اشاره می کند که نشان می دهد تا اوت 2020، 46 درصد از مردم فیلیپین به دلیل کمبود پول، مراقبت های پزشکی را از دست داده اند. تا ماه می 2021، این میزان به 59 درصد افزایش یافت.
یافته های آکسفام زمینه ساختاری مهمی را برای پدیده گسترده عقب نشینی دموکراتیک در آسیا فراهم می کند. پیشرفت این عقبنشینی از آخرین مطالعه جهانی سیویکوس مانیتور، که احترام به آزادیهای اساسی را در 196 کشور نظارت میکند، مشخص است و آنها را در یکی از پنج دسته دستهبندی میکند: «باز»، «محدود»، «ممانع»، «سرکوب شده». "یا" بسته ". در گزارش امسال که ماه گذشته منتشر شد، تایوان تنها کشور از 26 کشور یا منطقه آسیایی بود که میتوان آن را "باز" در نظر گرفت. یازده نفر به عنوان "سرکوب شده"، هفت نفر "ممانع"، چهار "محدود" و چهار نفر - چین، ویتنام، لائوس و کره شمالی - به عنوان "بسته" ارزیابی شدند. همانطور که این گزارش اشاره می کند، روندهای آسیا منعکس کننده روندهای کل جهان است: در حال حاضر تنها 3.1 درصد از جمعیت جهان در کشورهایی زندگی می کنند که به عنوان "باز" رتبه بندی شده اند.
بسیاری از مفسران جریان اصلی، عقبنشینی دموکراتیک جهانی را به اقدامات بازیگران اقتدارگرای شریر - «پسران بد»، همانطور که در تاریخ اخیر روی جلد اقیانوس اطلس توصیف شده است - تقلیل دادهاند و یک جنگ صلیبی ایدئولوژیک جدید را برای حمایت از ایمان جهان به دموکراسی تجویز کردهاند. اما این شناسایی علل فوری نمی تواند تحولات ساختاری را توضیح دهد که مشروعیت و اعتبار نظام های سیاسی دموکراتیک را از بین برده و فضا را برای چنین رهبرانی باز کرده است.
دیوید رانسیمن، دانشمند علوم سیاسی بریتانیایی، در کتاب سال 2018 خود، چگونه دموکراسی پایان می یابد، استدلال می کند که جذابیت دموکراسی مدرن اساساً دوگانه است. اول، کرامت را ارائه می دهد. دموکراتها دیدگاههای خود را جدی میگیرند. او استدلال میکند ثانیاً، دموکراسی مزایای بلندمدتی به همراه دارد. با گذشت زمان، زندگی در یک دموکراسی امن به شهروندان این فرصت را میدهد تا مزایای مادی ثبات، رفاه و صلح را به اشتراک بگذارند. به تنهایی. در کنار هم، آنها یک ترکیب عالی هستند."
هم در آسیا و هم در غرب، اقتصاد نئولیبرال عملاً دومین پای از این دو پایه را از سیستمهای دموکراتیک موجود بیرون انداخته است. دیگر آشکار نیست که سیاستهای دموکراتیک یا رهبران ارزشهای لیبرال بتوانند بیش از برخی از آلترناتیوهای اقتدارگرایانه که به گفته رانسیمن، کمبود «شأن شخصی» را با «کرامت جمعی» جبران میکنند به شهروندان خود بدهند. اغلب به شکل خودتأیید ملی به خود می گیرد: "چین را دوباره بزرگ کن!"
به طور فزاینده ای، به نظر می رسد بسیاری از دموکراسی ها ساختارهای نئولیبرالی شکننده ای هستند که در آن حقوق سیاسی رسمی شهروندان اهمیت کمی برای تغییر شرایط مادی در زندگی آنها دارد. بدون این، توضیح کامل ظهور رهبرانی مانند رودریگو دوترته در فیلیپین یا دونالد ترامپ در ایالات متحده دشوار است. علیرغم تمام دستکاری های حیله گرانه آنها در رسانه های اجتماعی (و در مورد ترامپ، اتهامات تقلب در انتخابات روسیه)، موفقیت آنها را نمی توان جدا از سال های شکست نخبگان لیبرال که آن را برای یک فیلیپینی معمولی معقول کرد، نگریست. شبکه فرسوده تامین اجتماعی و مواجهه با واقعیت روزافزون معضل مواد مخدر در کشور، فردی مانند دوترته را راه حلی مناسب در نظر بگیرید.
پس از روی کار آمدن سال گذشته، دولت بایدن متعهد است که ارزش های دموکراتیک و حقوق بشر را در قلب سیاست خارجی ایالات متحده قرار دهد. سایر کشورهای غربی نیز وعده های مشابهی داده اند. اما این تلاشها تا حد زیادی از هرگونه تحلیل ساختاری در مورد چرایی عقبنشینی ارزشهای لیبرال رها شدهاند. آنها نسخهای از «نظریه شیطان» را به تاریخ نسبت میدهند، با این فرض که همه شرارتهای دموکراسی را میتوان به اقدامات رهبران اقتدارگرا، «آدمهای بد» مانند شی جینپینگ چین و ولادیمیر پوتین از روسیه نسبت داد، که در مأموریتی به سر میبرند. ارزش های دموکراتیک را تضعیف می کند.
البته نفوذ چین و روسیه به سختی برای دموکراسی خوب بود. حمایت پکن و مسکو از رهبران خودکامه، از جمله در آسیا، جایگزینی برای حمایت از کشورهای غربی به آنها ارائه کرده است، که احتمالاً به اصلاحات دموکراتیک و حکومتداری خوب نیاز دارند. اما این پدیده در غیاب شرایط سازه ای مساعد به سختی چنین تأثیر بزرگی خواهد داشت. تلاش برای معکوس کردن عقبنشینی دموکراتیک جهانی بدون توجه به نیروهای عمیقتری که آن را هدایت میکنند، از جمله سیاستهای اقتصادی نئولیبرالی که منجر به تمرکز شدید ثروت شده است، بیشتر به تشدید تنشهای بینالمللی بین چین، روسیه و غرب منجر میشود تا احیای دموکراتیک. ارزش های. آنها تهدید می کنند که برچسب "دموکراسی" را به یک نشانگر هویتی که در مبارزه جهانی برای قدرت های بزرگ مورد استفاده قرار می گیرد، کاهش می دهند، که تأثیر احتمالی آن، مانند جنگ سرد 1.0، برای دموکراسی، هم در داخل و هم در خارج از کشور مضر خواهد بود.
توصیه های آکسفام واضح است: موج جدیدی از مداخله دولت با هدف توزیع مجدد درآمد بین فقیرترین آسیایی ها. Dieneke van der Wijk، مدیر منطقه ای موقت آکسفام در آسیا، گفت: "ما در نقطه عطفی در تاریخ هستیم، جایی که فرصت ایجاد یک سیستم اقتصادی و اجتماعی بهتر را داریم که مانع از جمع آوری ثروت با هزینه میلیون ها نفر می شود." بیانیه ای همراه با انتشار گزارش. اگر چنین اقداماتی با شکست مواجه شود، آینده دموکراسی و لیبرالیسم بعید است روشن باشد.
[ad_2]
مقالات مشابه
- انواع ورق
- انگل از دست دادن خواهد ماشه نبرد امور خارجه gavel
- WA پلیس نگه داشتن موتورسیکلت پس از احتمال توقف می یابد طول عمر رانندگی ممنوعیت
- دانشگاه کلوژ رومانی
- خشم بیش 'COVID' پلیس, جق زدن حکم
- شرکت صادرات و واردات کالاهای مختلف از جمله کاشی و سرامیک و ارائه دهنده خدمات ترانزیت و بارگیری دریایی و ریلی و ترخیص کالا برای کشورهای مختلف از جمله روسیه و کشورهای حوزه cis و سایر نقاط جهان - بازرگانی علی قانعی
- سنا کمک لایحه اختصاص 3 میلیارد دلار برای مهاجرت سازمان
- دکتر روناک تمدن - جراح عمومی کرج
- چین راه اندازی بلندپروازانه Tianwen-1 مریخ ماموریت
- تقریبا 40 روز بازداشت در داد و بیداد کن, Qld اعتراض