با جشن گرفتن چهار ماهه قدرت توسط طالبان، هرج و مرج و انتقام در افغانستان هنوز به پایان نرسیده است. گزارش جدید از دیده بان حقوق بشر نشان می دهد که تنها در چهار ولایت، بیش از 100 تن از اعضای سابق نیروهای امنیتی افغانستان در سه ماه اول حکومت این گروه کشته یا مفقود شده اند.
طالبان به وعده خود مبنی بر عفو عمومی برای کسانی که در جمهوری اسلامی خدمت کرده اند عمل نکرده اند. به گفته افراط گرایان، مقامات امنیتی سابق فقط دست نشانده یک اشغالگر خارجی و جنگجویان دشمن نیستند. آنها همچنین مظهر تمام بدی هایی هستند که گریبانگیر جامعه افغانستان شده است: فساد، طمع و بی عدالتی.
زمانی که طالبان در ماه اوت به سرعت افغانستان را تصرف کردند، فرماندهان نظامی مرتبط با دولت قبلی متواری شدند. روش طالبان برای به دست گرفتن کنترل استان های شمالی کشور در نزدیکی مرز با ازبکستان، به ویژه رهبران محلی را شوکه کرده و توازن طولانی مدت قدرت را متزلزل کرده است.
عطامحمد نور، والی ولایت بلخ، در ماه اوت در توییتر نوشت: «با وجود مخالفت شدید ما، متأسفانه تمام دولت و تجهیزات #افزایش امنیت در نتیجه یک توطئه سازمان یافته و بزدلانه گسترده به طالبان تحویل داده شد. 14 وقتی مزار شریف. «آنها برای دستگیری من و مارشال دوستم دسیسه کرده بودند، اما شکست خوردند.
در واقع، در آن زمان، هم نور و هم عبدالرشید دوستم، یک رهبر قومی ازبک و معاون سابق رئیس جمهور که بر شمال حکومت می کرد، به احتمال زیاد از کشور خارج شده بودند. در 14 اوت، پل معمولاً ساکت دوستی که افغانستان را به ازبکستان وصل میکرد، مملو از پرسنل نظامی و خودروهایی بود که از تهاجم طالبان فرار میکردند.
وزارت خارجه ازبکستان تایید نکرده است که دوستم، که مدت هاست روابط نزدیکی با دولت تاشکند داشته و خانه ای در شهر مرزی ترمز دارد، تا به حال به ازبکستان رسیده است یا خیر. منابع می گویند که او قبل از حرکت، پناهگاه امنی در کشور پیدا کرد، اما این شایعات هرگز تایید نشدند.
کنترل دوستم بر شمال افغانستان افسانه ای است. پرتره های او در سراسر استان پراکنده بود و مبارزان و همکارانش از قدرت تقریباً نامحدودی برخوردار بودند. او بود بر رهبر نظامی در منطقه خود نیروهای او شهرت مهیبی داشتند که از طریق مبارزه با طالبان در دهه 1990 به دست آوردند. آنها متهم به کشتن هزاران جنگجوی دشمن هستند.
عمارت دوستم که در پشت دروازه بلندی که دو طاووس بزرگ را حمل می کرد، پنهان شده بود، بر فراز شبرگان، مرکز ولایت جوزجان، برجست. او نماد حرص و طمع و فاصله بین شهروندان عادی و نخبگان ثروتمند و قدرتمند شد. برای طالبان، این نماد همه چیزهایی است که با جمهوری اسلامی اشتباه شد.
و چون سقوط دوستم اجتناب ناپذیر شد، از هم پاشیدگی اموال او اجتناب ناپذیر شد. زمانی که طالبان مناطق شمال را به تصرف خود درآوردند، در آغاز سقوط کابل، حاکمان جدید به مکانهایی که پیشینیان آنها ارزش بیشتری داشتند، حمله کردند. عمارت باشکوه دوستم را نباید از دست داد.
تصاویر جنگجویان طالبان که در اتاق نشیمن مجلل و پرمدعا دوستم ژست گرفته بودند به زودی خبرساز شد و این عمارت از زمان سقوط کابل به جاذبه اصلی جاوجان برای خبرنگارانی تبدیل شد که از شمال افغانستان گزارش می دادند. در اواخر ماه سپتامبر، خانه سابق دوستم بیش از دوازده جنگجوی طالبان را در کنار اشیاء قیمتی جنرال کشته شده در خود جای داده بود.
"غافلگیرکننده ترین چیز برای من این بود که دیدم او این همه پول خرج خانه کرد، اما به فقرا کمک نکرد. ما همیشه میدانستیم که او خودخواه است.»
«همه چیز ضبط شده است و هیچ کس چیزی از خانه دزدی نکرده است. ما هرگز چنین چیزهایی را ندیدهایم، حتی آنهایی که از شهرستانها هستند، نمیدانستیم چقدر از چیزهای اینجا کار میکنند و برای چه استفاده میشوند.»
این عمارت چشمگیر دارای هفت طبقه است که شامل یک زیرزمین با استخر و جکوزی است. هر طبقه دارای دو تا سه اتاق خواب بزرگ است. اونیکس، مرمر و طلا فضای داخلی را می پوشاند. چهره دوستم از در شیشه ای و پرتره های مختلف به بازدیدکنندگان می نگرد. در حیاط خلوت یک فواره و یک باغ وحش کوچک وجود داشت که بازدیدکنندگان را به وجد می آورد. هرگز برای دوستم تجمل زیاد نبوده است.
عبدالله، یک مبارز 23 ساله از یکی از روستاهای جوزجان، گفت که در خانه دوستم راحت نیست. به همین دلیل، طالبان تصمیم گرفتند در خانه نگهبان باغ کوچک بخوابند. آنها گفتند که پله های خانه برای بالا رفتن خیلی بلند بود و رهبران محلی آنها به زودی آسانسور طلایی را که طبقات عمارت را به هم وصل می کرد خاموش کردند زیرا مبارزان بیشتر وقت خود را در بالا و پایین رفتن تلف می کردند.
اولین رزمنده که نام خود را نگفت، گفت: «ما قبلاً در شهرها زندگی می کردیم، اما اکثر مجاهدان تمام زندگی خود را در خارج از شهرها زندگی می کردند و این برای آنها بسیار هیجان انگیز است.
"اما این یک بی عدالتی است. بودجه دولت باید به طور مساوی بین همه شهروندان تقسیم شود. در دولت قبل، بسیاری از دانشجویان با افراد ثروتمند ارتباط داشتند و خوابگاه داشتند، اما از فقرا حمایت نمی شد.
عمارت دوستم تمیز است و فقط چند چیز شکسته اینجا و آنجا دارد. عکس هایی که چهره افراد را نشان می دهد کنده شده است، زیرا به گفته طالبان، تصویر کردن افراد خلاف اسلام است. یک آلبوم عکس از عکس های شخصی دوستم سالم است، اما یک جعبه بزرگ قرآن با کتیبه های طلا خالی است. آنها گفتند که این تنها چیزی است که طالبان بدیهی انگاشته اند. به گفته آنها قرآن گرانقیمت هرگز مورد استفاده قرار نگرفته است.
آتیکولا مابیزارات، 28 ساله، اهل فیض آباد جوزجان، تازه رئیس تحصیلات عالی این ولایت شده بود. او پیش از این به عنوان داکتر در مزارشریف کار می کرد و در سه سال گذشته با طالبان روابط نزدیک داشته است. او پس از کار در شفاخانه به عنوان متخصص داخلی، جنگجویان مجروح طالبان را معالجه می کند.
«در طالبان افراد مختلفی وجود دارد. هیچ کدام از آنها به دلیل نداشتن پول یا به دلیل اینکه کاری برای انجام دادن نداشتند، به آن ملحق نشدند. همه آنها نیاز به پیوستن به نبرد را احساس کردند. او گفت، اما بیشتر جنگجویان طالبان از تبار ضعیفی هستند.
«وقتی متوجه شدم که طالبان چقدر منصف و صادق هستند، تصمیم گرفتم به آنها بپیوندم. در دولت قبل ملاقات با یک مسئول بسیار سخت بود و حدود یک هفته منتظر جلسه بود. اکنون ما به روی مردم باز هستیم، شما می توانید بدون هیچ مشکلی با فرماندهان ملاقات کنید. ما می خواهیم برای افرادی که تحت فشار ثروتمندان هستند کار کنیم، می خواهیم حقوق مردم را احیا کنیم، این چیزی است که برای آن مبارزه می کنیم.
در راه بازگشت به مزارشریف، روستای علم حیل آرام آرام زنده شد. در سه سال گذشته، صحنه درگیری شدید بین طالبان و نیروهای دولتی بوده است. بسیاری از خانه های آنجا با بمب یا توپخانه ویران شدند، برخی دیگر توسط نیروهای دولتی تخریب شدند زیرا طالبان پشت این ساختمان ها پنهان شدند.
«همه به خاطر جنگ رفتند و من هم همینطور. من فقط دو ماه پیش برگشتم. جلیل، یک مغازه دار 22 ساله در اواخر سپتامبر گفت: قبلاً زندگی در اینجا غیرممکن بود، آنجا در ساحل بود. «برای مصون ماندن کافی بود ده کیلومتر دورتر شوید. این کاری بود که اکثر ما انجام دادیم. قرار بود در زمان آتش بس برگردیم. اما معمولا چند روز در تعطیلات رسمی دوام می آورند. وقتی جنگ داشت قوت می گرفت، ما دوباره داشتیم می رفتیم.»
جلیل از اینکه توانسته به روستای خود بازگردد، سپاسگزار است. او گفت که هرگز فکر نمی کرد این امکان پذیر باشد. وقتی برگشت متوجه شد که نیمی از خانه اش ویران شده است.
«ما او را به زندگی باز میگردانیم. جلیل گفت آجر پشت آجر.
او هنوز امیدوار است که طالبان بتوانند یک سیستم کارساز ایجاد کنند. اما هر چه بیشتر طالبان در قدرت بوده اند، بسیاری از افغان ها، حتی آنهایی که از آنها حمایت می کنند یا فقط خواهان صلح و عدالت بوده اند، به تدریج امید خود را از دست می دهند. سیستم فاسد گذشته ممکن است از بین رفته باشد، اما بعید است که فصل جدید در تاریخ افغانستان خیلی بهتر باشد.
جنگ هنوز به پایان نرسیده است. دولت اسلامی در استان خراسان، شاخهای از دولت اسلامی، که عمدتاً در کوههای ننگرهار مستقر است، طالبان را مرتد میداند و علیرغم عقبنشینی آمریکا، همچنان به حملات خود در شهرهای افغانستان، عمدتاً علیه اقلیت شیعه، ادامه میدهد. اگرچه از زمان به قدرت رسیدن طالبان، امنیت در کشور بهبود یافته است، اما صحبت در مورد پایان دادن به خشونت دشوار است.
خشونت، از جمله قتل های انتقام جویانه توسط طالبان، تنها مشکل امروز افغانستان نیست. بر اساس برنامه توسعه سازمان ملل متحد آخرین گزارشتولید ناخالص داخلی اسمی این کشور احتمالاً ظرف یک سال 20 درصد کاهش می یابد، در حالی که محدودیت های اشتغال زنان می تواند منجر به کاهش 5 درصدی دیگر در تولید ناخالص داخلی شود. با خروج غرب، کمک های مالی غرب از کمک های مالی غرب خارج شد، در حالی که تحریم های اعمال شده بر دولت طالبان، سیستم بانکی کشور را غیرفعال کرده است.
بر اساس برآوردهای UNDP، 97 درصد از جمعیت افغانستان ممکن است تا سال آینده به زیر خط فقر سقوط کنند. در عین حال، افغانستان بدترین خشکسالی خود را در چند دهه اخیر تجربه می کند، که تنها بحران شدید غذایی را تشدید می کند. بر اساس برنامه جهانی غذای سازمان ملل متحد، بیش از نیمی از جمعیت افغانستان احتمالاً در زمستان امسال با ناامنی غذایی مواجه خواهند شد، در حالی که 8.7 میلیون نفر در حال حاضر نزدیک به گرسنگی هستند.
همه اینها همراه با وخامت وضعیت زنان، اقلیت های مذهبی و قومی در افغانستان نیز روشنفکران و آزاداندیشان به چشم انداز تیره آینده افغانستان کمک می کنند. در حالی که دوستم و دیگران مانند او رفته اند، بعید به نظر می رسد که ابرهای سیاهی که در چند دهه گذشته بر سر کشور موج می زدند.
[ad_2]
مقالات مشابه
- سقف نجات: Ducklings رفتن از گیر در کتابخانه به شنا کردن در استخر
- دیدار با 'Star Trek: Prodigy:' جدید سری انیمیشن در نهایت می شود یک نام
- شرکت صادرات و واردات کالاهای مختلف از جمله کاشی و سرامیک و ارائه دهنده خدمات ترانزیت و بارگیری دریایی و ریلی و ترخیص کالا برای کشورهای مختلف از جمله روسیه و کشورهای حوزه cis و سایر نقاط جهان - بازرگانی علی قانعی
- شاتل-پرواز جامد موشک بخش می رسند در فلوریدا برای آرتمیس 1 SLS راکت
- تیتان است و دست خوش پیشامد میشه دور از زحل 100 بار سریع تر از ما فکر
- چرا مبل گران شد؟
- ناسا تاخیر در راه اندازی بعدی مریخ به هیچ زودتر از جولای 30
- ویروس شیوع بیماری در ده ها تن از خانه های پرستاری
- تسبیح های باشکوه
- علائم خرابی پیستون خودرو