10 دسامبر 1989. گروه مغولی "صدای زنگ" را در میدان سوخباتور می خواند - به طور نمادین مردم مغولستان را بیدار می کند و از دموکراسی استقبال می کند. در آن زمان اتحاد جماهیر شوروی در آستانه فروپاشی بود. اگرچه مغولستان هرگز یک جمهوری شوروی نبود، دههها روابط قوی، اقتصاد برنامهریزی شده و کمکهای مالی سنگین به شدت تغییر کرده است و اولانباتور راههای دموکراتیک خود را برای توسعه، رشد و شکوفایی پیدا کرده است.
فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در واقع موضوع تحول سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مغولستان بود. رهبری مغولستان نیز باید تغییر کند. برای چندین دهه، روشنفکران مغول در ایدئولوژی و سیاست مارکسیستی-لنینیستی آموزش دیده بودند. بین دهههای 1970 و 1980، دانشجویانی که بعداً رهبران مغولستان شدند در خارج از کشور در مسکو، سن پترزبورگ، ایرکوتسک و اولان اوده تحصیل کردند. تحول ایدئولوژیک و عملی باید از بالا شروع می شد.
رهبران حزب انقلابی خلق مغولستان (MPRP) در مواجهه با اعتراضات مردمی و اعتصاب غذای فزاینده از توسل به زور امتناع ورزیدند و آماده گفتگو و مذاکره بودند. در مصاحبه ای، آخرین رهبر مغولستان سوسیالیست جی. باتمونک گفت تظاهرات و اعتراضات برای ما تازگی دارد. به آنها دستور دادم که تحت هیچ شرایطی از زور استفاده نکنند. هیچ نیرویی نباید استفاده شود. استفاده از پلیس یا دخالت نظامی ضروری نیست. سازمان دهندگان این جنبش ها و تظاهرات باید مسئول نظم عمومی باشند. در واقع این تظاهرکنندگان، شرکت کنندگان و معترضان فرزندان ما هستند.»
استعفای دولت ج. بتمونک به حکومت تک حزبی در مغولستان پایان داد. ظهور حزب سوسیال دموکرات مغولستان و حزب ملی دمکراتیک مغولستان، با هم ائتلاف اتحادیه دمکراتیک را تشکیل دادند، مغولستان را وارد دوره جدیدی از سیستم نیمه پارلمانی کرد. اولین تغییر سیاسی مغولستان در انتخابات ریاست جمهوری 1993 بود. اوچیربات پونسالما، اولین رئیس جمهور مغولستان که به صورت دموکراتیک انتخاب شد، در خاطرات خود بهشتی تایم نوشت که در شماره 10 ژوئن روزنامه فرانسوی لوموند، اوچیربات به طرز چشمگیری رقیب خود را شکست داده است. حزب کمونیست. ”
منحصر به فرد بودن روند انقلابی مغولستان شایسته تاکید است. در زمانی که اتحاد جماهیر شوروی هنوز از هم پاشیده نشده بود و چند ماه قبل از آن چین، شورش جوانان خود را در میدان تیان آن من سرکوب کرده بود، هیچ چیز مقدر نمی کرد که کشور چنین تحولی را تجربه کند.
سهولت نسبی انقلاب نتیجه نزدیکی اصلاح طلبان جنبش دموکراتیک و کسانی است که در حزب حاکم هستند. در آن زمان، بسیاری موافق بودند که تغییر باید عمیق باشد تا کشور را از رکود دهه 1980 خارج کند، یک دهه رکود. مهمتر از همه، بسیاری آشکار شدن وقایع را فرصتی تاریخی برای گسستن از سرپرستی شوروی و بازیابی استقلال و حاکمیت کامل می دانستند. بنابراین، رویدادهای زمستان 1989-1990 نمایانگر یک انقلاب ملی بود. این به مغولستان اجازه داد تا استقلال و حاکمیت خود را به طور کامل اعلام کند.
مغول ها برای تحقق وعده های انقلاب به تدریج نظام سیاسی و اقتصادی خود را طراحی کردند. دموکراتیزه شدن مغولستان مستلزم قانون اساسی جدید مملو از قوه مقننه و اجرایی برای حمایت از سیاست خارجی نوظهور این کشور است.
پس از تصویب قانون اساسی جدید - پس از دو سال بحث - رای دهندگان مغولستان موافقت کردند که قدرت باید بین سه قوه دولت تقسیم شود: رئیس مجلس، نخست وزیر و رئیس جمهور. رژیم سیاسی مغولستان که در ابتدا یک سیستم نیمه ریاستی در نظر گرفته می شد، به تدریج پس از دو اصلاحیه قانون اساسی که در سال های 2000 و 2019 تصویب شد، به یک رژیم کامل پارلمانی تبدیل شد. انتخاب یک نظام پارلمانی در آن زمان به عنوان ابزاری برای محدود کردن نفوذ خارجی بر تصمیم مغولستان ارائه شد. -فرایند ساخت راه حل ها
فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی اقتصاد مغولستان، سرمایه گذاری خارجی و به طور کلی پروژه های مشترک را با مشکل مواجه کرد. تغییر ناگهانی منجر به خصوصی سازی ناگهانی، آزادسازی قیمت ها و فروش تمام دام ها شد. علاوه بر این، مغولستان قبلاً با بدهی خارجی زیادی به اتحاد جماهیر شوروی روبرو بود.
P. Jasray نخست وزیر سابق نوشت: "با توجه به نقاط عطف تاریخی مغولستان، مغولستان به عضویت COMECON درآمده است. [from the 1960s to the 1990s]. از آنجایی که مغولستان یکی از ضعیفترین اعضای گروه اقتصادی بود - به منظور تعامل اقتصادی با دیگران - به دنبال جذب سرمایهگذاری خارجی از طریق کمکهای بلاعوض، وامهای نرم و سرمایهگذاری مشترک بود. اگرچه پروژه ساخت و ساز بی اهمیت نبود، اما در نهایت میزان بدهی خارجی به شدت افزایش یافت.
برای اینکه مغولستان بتواند اقتصاد خود را مطابق با مکتب سرمایه داری جوان کند، سیاستمداران اقتصاد برنامه ریزی شده را کنار گذاشته اند. علاوه بر این، مقامات مغول برای پیشبرد دوره جدیدی از رشد اقتصادی، یک فرآیند گذار رادیکال را بر اساس "نظریه شوک" انتخاب کرده اند.
پیش بینی یک گذار تدریجی به دلیل وابستگی ساختاری به اقتصاد شوروی و شورای کمک های اقتصادی متقابل اتحاد جماهیر شوروی (CMEA) دشوار است. این گذار به یک بحران اقتصادی شدید منجر شده است.
تولید ناخالص داخلی مغولستان تنها در سال 2003 به سطح 1989 خود رسید، در حالی که تجارت خارجی از سال 1989 در سال 2004 بهبود یافت. بیکاری و تورم فوق العاده مشکلات اجتماعی را ایجاد کردند که در آغاز دهه 90 با معرفی جیره بندی به اوج خود رسید. با توجه به اهمیت بحران، سالهای پس از 1990 برای مغولستان «دهه گمشده» محسوب میشود. تصمیم گیرندگان باید از مزیت های نسبی مغولستان، عمدتاً از منابع طبیعی کشور، زغال سنگ و مس استفاده می کردند.
علاوه بر این، در پایان دوران Batmunk، اکثر کشورهای COMECON با چالش های اقتصادی مشابهی روبرو بودند. همچنین به معنای رقابت برای منابع مالی و اقتصادی بود. مغولستان به دنبال تقویت روابط دیپلماتیک خود است که عمدتاً بر مسائل اقتصادی متمرکز است و به دنبال کمک های مالی خارج از روسیه و چین است. مغولستان به چهار اقتصاد ببر آسیایی - کره جنوبی، سنگاپور، هنگ کنگ و تایوان - به عنوان نمونه هایی از مدل های توسعه موفق نگاه کرد. نخست وزیر سابق جاسرای پونتساگ در خاطرات خود می نویسد: «اگر شما بگویید که باتمونخه تنها در سال 1989 متوجه این موضوع شد، این یک تصور اشتباه بزرگ است. در اوایل سال 1985، جهت گیری جدیدی در سیاست خارجی مغولستان ایجاد شد. در سال های اخیر ما شروع به تقویت روابط مغولستان با ژاپن، چین و برقراری روابط دوجانبه با کره جنوبی کرده ایم. هدف ما تقویت اقتصاد و تجارت، علم و فناوری و توسعه در بخش بشردوستانه بود."
فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و انقلاب تند دموکراتیک، مغولستان را از ضمانت های امنیتی ارائه شده توسط اتحاد جماهیر شوروی محروم کرد و آن را مجبور کرد استقلال خود و دفاع از حاکمیت خود را تضمین کند. این وضعیت مقامات را به رسمیت بخشیدن به یک واکنش استراتژیک بدیع و بدیع واداشته است که با ویژگی دموکراتیک ادعا شده توسط مغولستان بازی می کند. این رویکرد استراتژیک حول سه اولویت ساخته شده است. اول، تلاش های دیپلماتیک مغولستان در جهت توسعه روابط دوستانه با دو همسایه جغرافیایی خود، روسیه و چین است. در آن زمان، دیپلماسی مغولستان بر توسعه و تقویت روابط ممتاز با دموکراسی ها و کشورهای توسعه یافته، «همسایگان سوم» آن متمرکز بود. در این تعقیب، مغولستان علاوه بر عملیات حفظ صلح بینالمللی، مشارکت استراتژیک با روسیه و چین و همسایگان جهان سوم را با موفقیت تضمین کرده است.
در حالی که مغولستان اخیراً صد و دهمین سالگرد تأسیس دیپلماسی مغولستان را جشن می گیرد، این کشور با سیاست خارجی باثباتی پیش می رود که کشور را در مسائل منطقه ای و جهانی درگیر می کند. فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی مغولستان را متحول کرد، اما انقلاب دموکراتیک مسالمتآمیز در مغولستان، سنگ اصلی رویکرد سیاست خارجی چند ستونی مغولستان است که منافع ملی مغولستان را تضمین میکند.
[ad_2]
مقالات مشابه
- تجربه لاغری با لیپوماتیک؛ مزایا و معایب
- نیسان بار و اتوبار کاشانی 02144042378
- عجیب و غریب گاز امضا بر روی مریخ ممکن است کمک به توضیح متان رمز و راز
- شرکت صادرات و واردات کالاهای مختلف از جمله کاشی و سرامیک و ارائه دهنده خدمات ترانزیت و بارگیری دریایی و ریلی و ترخیص کالا برای کشورهای مختلف از جمله روسیه و کشورهای حوزه cis و سایر نقاط جهان - بازرگانی علی قانعی
- کامل 5 مثال از مواد شیمیایی
- لیسانس 2020: خواهر الی مایل و بکی مایل در هر دو نازل شده به عنوان پیشرو در خانم ها برای فصل جدید
- Leahy به Barr: توسط راجر سنگ جمله تخفیف 'جرم'?
- شرکت صادرات و واردات کالاهای مختلف از جمله کاشی و سرامیک و ارائه دهنده خدمات ترانزیت و بارگیری دریایی و ریلی و ترخیص کالا برای کشورهای مختلف از جمله روسیه و کشورهای حوزه cis و سایر نقاط جهان - بازرگانی علی قانعی
- بزرگ مشارکت مردم در رفت و آمد مکرر اعتراض
- معلم, دانشجو, آزمون مثبت به ویروس