کدام ایده آل باید در هر کشور اولویت داشته باشد: برابری یا تضمین رفتار عادلانه با گروه های اقلیت؟ در یک دموکراسی، قانونگذار معمولاً برای نمایندگی مستقیم گروهی از مردم در یک زمینه خاص انتخاب می شود. آیا مهم است که او در مقایسه با سایر نمایندگان مجلس چند نفر را نمایندگی می کند؟ یا باید مهمتر باشد که کدام جوامع، مانند گروه های قومی، بر منطقه ای که او برای نمایندگی انتخاب می شود، تسلط دارند؟ اگر این چیزها قابل تطبیق نباشد چه؟ اینها مشکلات مشترک همه نظام های دموکراتیک است و هند نیز با آنها مواجه است.
روند جدید تعیین مرزهای حوزه انتخابیه هند حتی آغاز نشده است و در حال حاضر در حال بحث است - و همیشه بوده است. دههها پیش، نظام دموکراتیک هند قرار بود از قانون نمایندگی برابر پیروی کند. از آنجایی که کشور عمدتاً از یک سیستم اول پس از پست استفاده می کند - هر حوزه انتخابیه یک قانونگذار را انتخاب می کند - ایده نمایندگی ترسیم نقشه ای از حوزه های انتخابیه است که در آن حوزه ها تا حد امکان دارای جمعیت مشابه باشند.
مهمترین انتخابات، انتخابات ملی است که اعضای لوک سبها را انتخاب می کند: مجلس پایین تر (اما قدرتمندتر) در پارلمان فدرال. حوزه های انتخابیه برای این انتخابات مرزهای ترسیم شده خود را دارند، متفاوت از حوزه های انتخابیه متعدد در انتخابات ایالتی. برای انتخابات لوک سبها، فرض بر این است که در حالت ایده آل یک نماینده پارلمان باید نماینده 1 میلیون نفر باشد.
از آنجایی که هند یک فدراسیون است، قدرت مهم در اختیار دولت های ایالتی است و بنابراین ایالت ها واحدهای سیاسی مهم اتحادیه هستند. در نام مرزبندی لوک سبها، ایالت ها نیز به عنوان واحدهای اساسی در نظر گرفته می شدند - به این معنا که مرزبندی باید در هر ایالت انجام شود، ابتدا جمعیت ایالت را در نظر گرفت و سپس مرزهای حوزه ها را مشخص کرد. به طوری که هر منطقه تقریباً 1 میلیون رای دهنده خواهد داشت. بیایید ساده ترین مثال ممکن را در نظر بگیریم: در سال 1971، جمعیت هاریانا تقریباً 10 میلیون نفر بود، و این ایالت 10 کرسی در لوک سبها اختصاص یافت تا توسط قانونگذاران منتخب ایالت اشغال شود. بر این اساس، 10 حوزه بر روی نقشه هاریانا ترسیم شد.
اما چنین ارقامی باید دائماً در کشور بزرگی که رشد جمعیتی فوقالعادهای را در طول دههها تجربه کرده، در حال تغییر باشد. این واقعیتی نیست که رشد جمعیتی نابرابر است که چالش برانگیز است، بلکه اول اینکه مناطق مختلف قومی و زبانی از ابتدا به دلیل تفاوت در جمعیت آنها بسیار نابرابر نمایش داده شده اند.
تقسیم بندی اصلی در این زمینه بین جنوب و شمال کشور است. منظور من از جنوب، پنج ایالت تحت تسلط هندیهای دراویدی زبان است: تامیل نادو، کرالا، کارناتاکا، تلانگانا و آندرا پرادش، بهعلاوه قلمرو اتحادیه پوندیچری. شمال مخفف ایالت های شمال و مرکز هند است که مردمان هندوآریایی زبان بر آن تسلط دارند و هندی در میان آنها غالب است. منطقه اخیر پرجمعیت ترین منطقه هند است و بنابراین منطقه ای است که از نظر سیاسی بر سایر مناطق مسلط است، واقعیتی که همیشه برای مردم سرزمین های دیگر مورد توجه بوده است. با ده ها میلیون عضو، گروه های اصلی زبان در جنوب را به سختی می توان اقلیت در نظر گرفت - اما از نظر ملی آنها از شمال به عنوان یک کل کوچکتر هستند.
بر اساس توزیع فعلی، مناطق فوق الذکر در جنوب 130 نماینده را انتخاب می کنند: تعداد نسبتاً زیادی در مجلسی متشکل از 543 نماینده منتخب پارلمان. اما تنها دو ایالت از پرجمعیتترین ایالتهای شمال هندیزبان، اوتار پرادش و بیهار، 120 قانونگذار را با هم انتخاب میکنند، و کشورهای هندیزبان بیشتری وجود دارند، البته به دیگر ایالتهای شمال نیز اشاره نمیکنیم. به عبارت دیگر، از نظر فنی، پیروزی در انتخابات پارلمانی ملی در هند با کسب اکثریت قریب به اتفاق کرسیها در شمال و هیچکدام در جنوب ممکن میشد - در حالی که برعکس آن ممکن نیست.
چنین نگرانی هایی منجر به توقف روند تعیین حدود در سال 1976 شد، راه حلی که جنوب آن را به شمال ترجیح داد. از آنجایی که سرشماری ملی در هند هر 10 سال یکبار انجام می شود، از نظر فنی می توان حوزه های انتخابیه جدیدی را هر دهه بر اساس جمعیت به روز شده سرشماری جذب کرد. به این ترتیب، چنین حوزههایی برای دو انتخابات (انتخابات لوک سبها هر پنج سال یک بار برگزار میشود) عمل میکنند. اما نگرانی های ذکر شده منجر به تصمیمی در سال 1976 برای تعلیق تمایز بیشتر شد. بنابراین، سرشماری هر 10 سال انجام می شود، اما ترکیب لوک سبها از سال 1971 تغییر چندانی نکرده است. در نتیجه، تفاوت بین تعداد قانونگذاران و جمعیت در حال افزایش است.
علاوه بر این، رشد جمعیت در بخشهایی از جنوب در دهههای اخیر بیشتر از شمال کاهش یافته است. بنابراین، اگر این تمایز در حال حاضر اتفاق بیفتد، تفاوت بین مناطق به طور قابل توجهی افزایش می یابد. اجازه دهید دو مورد شدید را انتخاب کنم: راجستان در شمال، کرالا در جنوب. در سال 1971، قبل از انجماد تمایز، ایالات متحده نقطه شروع مشابهی داشت: جمعیت کرالا 21 میلیون نفر بود، در حالی که راجستان 25 میلیون نفر بود. در سال 2011، جمعیت کرالا به 33 میلیون نفر افزایش یافت، در حالی که جمعیت راجستان به 68 میلیون نفر افزایش یافت. از نظر ریاضی و بدون در نظر گرفتن سایر جنبهها، اگر اکنون تمایز جدیدی رخ دهد، تعداد نمایندگانی که کرالا به لوک سبها میفرستد نصف میشود، در حالی که نمایندگان انتخاب شده از راجستان دو برابر میشوند.
مشکل بعدی این است که با افزایش جمعیت، نه تنها باید حوزههای انتخابیه بهعنوان نقشهای که در داخل مرزها تغییر میکند، مدام دوباره ترسیم شوند، بلکه لوک سبها نیز باید تعداد نمایندگان را افزایش دهد، زیرا اتاقی که با کرسیهای بیشتر گسترش مییابد در او قرار میگیرد. . طبق آخرین مطالعه (2011)، هند 1.210 میلیارد نفر جمعیت دارد و بنابراین، طبق قانون یک میلیون قانونگذار، باید حدود 1210 نماینده پارلمان در آن زندگی کنند. اما از آنجایی که لوک سبها از سال 1976 "یخ زده" شده است، خانه هنوز 543 نماینده دارد.
واضح است که تصور این همه قانونگذار در یک اتاق دشوار است، و تصور اینکه این اتاق دائماً هر دهه مرتباً مرتب می شود تا تغییرات جمعیتی هند را منعکس کند، دشوار است. بنابراین فرض بر این است که هر گونه تمایز جدید باید تعداد افراد هر قانونگذار را به میزان قابل توجهی افزایش دهد. به نظر می رسد این همان چیزی است که دولت در حال ایجاد زمینه برای آن است - یک ساختمان جدید لوک سبها در حال ساخت است و بنا به گزارش ها آماده می شود تا بیش از 800 قانونگذار را در خود جای دهد. اما این همچنین بدان معنی است که هر گونه تمایز آینده، در حالی که تعداد قانونگذاران برای هر ایالت را افزایش می دهد، باید این اعداد اضافه شده را به تناسب محدود کند (برای اطلاعات بیشتر، این را بخوانید. گزارش کارنگی برای سال 2019 در مورد مسئله تمایز، توسط میلان وایشناوا و جیمی هینتسون).
با این حال، نتیجه کلی این است که مسدود کردن تمایز راه حلی است که جنوب را از کاهش حضور پارلمانی خود در مقایسه با شمال نجات می دهد. هر گونه تمایز بیشتر مطمئناً یک عدم توازن سیاسی اضافی بین شمال و جنوب ایجاد خواهد کرد، اگرچه میزان آن به نسبت های اعمال شده بستگی دارد. برعکس، طولانی شدن «یخبندان» عدم تعادل بین تعداد قانونگذاران و جمعیت را تشدید میکند و نابرابریهای زیادی را بین تعداد افرادی که قانونگذاران در حوزههای مختلف نمایندگی میکنند، ایجاد میکند.
علاوه بر این، یکی از نکات اصلی در برابر تمایز جدید - نقطه ای که رشد جمعیتی و سیاست را به هم مرتبط می کند - این است که کشورها باید در واقع به دنبال کاهش سرعت رشد جمعیتی باشند. از آنجایی که این تمایز تعداد قانونگذاران را بر اساس رشد جمعیت در سطح ایالت به روز می کند، این کشورهایی که بالاترین رشد جمعیتی را دارند بیشترین تعداد نمایندگان پارلمان را دریافت خواهند کرد، اگرچه یکی از دلایل متعدد رشد سریع جمعیت فقر است. همانطور که در مقاله در مورد تمایز از شعیب دانیال برای Scroll.in کرالا یکی از مناطقی است که رشد جمعیتی بیشترین سرعت را از دست داده است. کرالا حتی بر اساس استانداردهای هند منطقهای غنی نیست، اما این ایالت در زمینههایی مانند آموزش و سیاستهای اجتماعی بسیار موفقتر از راجستان بوده است، جایی که فقر در آن بسیار حادتر است. به عنوان مثال، از نظر میانگین سواد، کرالا در صدر رده بندی ایالت های هند قرار دارد، در حالی که راجستان نزدیک به پایین باقی مانده است. بنابراین، بسیاری استدلال می کنند که افزایش تعداد قانونگذاران در رابطه با رشد جمعیت به نوعی مجازات کشورهایی را که از نظر کاهش رشد جمعیتی دستاوردهای بیشتری داشته اند، می کند.
طبق معمول، یک جنبه حزبی و سیاسی وجود دارد. حزب بهاراتیا جاناتا (BJP)، حزبی که در حال حاضر بر هند حکومت می کند، اکثر رای دهندگان خود را از شمال، به ویژه از مناطق هندی زبان، و همچنین از سایر ایالت های همسایه مانند گجرات جذب می کند. حضور آن در جنوب بسیار محدود است و در برخی مناطق به استثنای ایالت کارناتاکا تقریباً وجود ندارد. او در سال های 2014 و 2019 در سطح ملی و غیره پیروزی های چشمگیری کسب کرد و می تواند استدلال کند که در حال حاضر BJP برای پیروزی نیازی به به روز رسانی تعداد قانونگذاران از طریق تمایز ندارد. اما واضح است که در صورت تمایز، شمال و در نتیجه BJP به عنوان حزب ملی مسلط در این منطقه وسیع، سود بیشتری خواهد برد. در آینده، اگر کنترل احزاب کاهش یابد، ممکن است جداسازی به عنوان ابزاری مرکزی برای حفظ قدرت ظاهر شود.
صرف نظر از نکات و نقاط مقابل، تمایز اجتناب ناپذیر به نظر می رسد. در سال 1976، یخ زدگی تا سال 2001 ادامه داشت. در سال 2001، این عصر یخبندان کوچک تا سال 2026 تمدید شد. دولت ممکن است بتواند به تمدید دوره ادامه دهد، اما ساخت و ساز مداوم ساختمان های پارلمان در دهلی نو نشان می دهد که نمی خواهد. . همانطور که در بالا ذکر شد، ساختمان جدید Lok Sabha برای گنجایش بیش از 800 نماینده مجلس در حال ساخت است. این بدان معنا نیست که این تمایز باید از سال 2026 شروع شود و تمام کرسی های جدید در ساختمان جدید لوک سبها باید از زمان افتتاح آن با نمایندگان پارلمان پر شود، اما به نظر می رسد که تعداد آنها دیر یا زود باید افزایش یابد. هنگامی که تمایز جدیدی آغاز می شود، همان بحث - بین برابری و تضمین رفتار عادلانه با گروه های اقلیت - مطمئناً دوباره شعله ور می شود.
[ad_2]
مقالات مشابه
- علت استفاده از هدرز چیست؟
- نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد
- عمل لیفت شقیقه - پروفسور محسن بهمنی کشکولی
- جذابیت روستایی با اتاق را برای رشد
- فیجی خصوصی جزیره فرار
- آیا فضای بین المللی تایوان در حال گسترش یا کوچک شدن است؟ "دیپلمات."
- دانلود کتاب
- لباس بچگانه پیشبینیها برای 2022
- شرکت صادرات و واردات کالاهای مختلف از جمله کاشی و سرامیک و ارائه دهنده خدمات ترانزیت و بارگیری دریایی و ریلی و ترخیص کالا برای کشورهای مختلف از جمله روسیه و کشورهای حوزه cis و سایر نقاط جهان - بازرگانی علی قانعی
- شرکت صادرات و واردات کالاهای مختلف از جمله کاشی و سرامیک و ارائه دهنده خدمات ترانزیت و بارگیری دریایی و ریلی و ترخیص کالا برای کشورهای مختلف از جمله روسیه و کشورهای حوزه cis و سایر نقاط جهان - بازرگانی علی قانعی